عشق نابینا (p2) جونگ کوک

توی راه بهش میگفتم: خانم هان لطفا نخوابید باشه؟ جی یون: تو جونگ کوکی؟؟ من: اره اره فقط صحبت نکن اوکی. خانم هان جی یون؟؟ جی یون؟؟ بلند شو زود باش برس دیگههه جونگ کوک زودتر برووو .....توی بیمارستان.... *اقای دکتر میاد* من: دکتر حالش خوبه؟ دکتر: بله حالشون خوبه خدا رو شکر چاقو به قلب نخورده. من: خب چرا بیهوش شد؟ دکتر : ایشون مریضی کم بود خون دارن. اگر خون زیادی از دست بدن احتمال ۵۰ درصد بمیرن. من: میشه ببینمش؟ دکتر: بله البته

توی راه بهش میگفتم: خانم هان لطفا نخوابید باشه؟ جی یون: تو جونگ کوکی؟؟ من: اره اره فقط صحبت نکن اوکی. خانم هان جی یون؟؟ جی یون؟؟ بلند شو زود باش برس دیگههه جونگ کوک زودتر برووو .....توی بیمارستان.... *اقای دکتر میاد* من: دکتر حالش خوبه؟ دکتر: بله حالشون خوبه خدا رو شکر وقاچ (برعکس بخوان) به قلب نخورده. من: خب چرا بیهوش شد؟ دکتر : ایشون مریضی کم بود خون دارن. اگر خون زیادی از دست بدن احتمال ۵۰ درصد بمیرن. من: میشه ببینمش؟ دکتر: بله البته

من:بیدار شدی؟ جی یون:من کجااام. تو تو کی هستی. من: همونی که روش کراشی😎 جی یون: جونگ کوک؟ من:بله. جی یون: برو. من: جی یون روی میزت یه کاغذ گذاشتم روش شمارمه بهم زنگ بزن وقتی مرخص شدی اوکی؟ جی یون:اوکی. من: بابای جی یون:بابای

می او: سلام. من: سلام می او می او: میدونی چقد نگرانت شدم خنگ عوضی؟ من: ببخشید می او. راستی من چرا اومدم توی این بیمارستان لوکس می او: از کجا دیدی؟ من:اخه پرستارش خیلی خوش اخلاقه تازه غذاش هم خیلی گرونه رامیونه؟. می او: اینجا یه بیمارستان ۵ ستارس. من: کی هزینش رو داده؟ می او: جونگ کوک. من:راستی اون شماره اون کنار رو وارد گوشیم کن میخوام به یکی زنگ بزنم. ....مکالمه جی یون و جونگ کوک..... من: الو سلام جونگ کوک: سلام جی یون خوبی؟ من: تو از حس ترهم اینکارو کردی؟. جونگ کوک: چه کاری؟. من: پرداخت هزینه بیمارستان. جونگ کوک: ببین جی یون من ...من به تو علاقه زیادی دارم....بیا قرار بزاریم. من: منم دوست دارم. تو کراشمی. اما ...اما جونگ کوک من یه دختر بی پول و کورم اما تو یه سلیبریتی معروفی. منو میخوای با عینک و اصا اینور اون ور کنی؟ من وبال گردنت بشم؟؟