دنیایی دیگر (۳)

سلام من اومدم با پارت ۳ بخونید

ا.ت وای چه شهر قشنگیه چه هوایی چه آسمان آبی اسم این شهر چیه ؟ لونا . برد و گنج می دونم می خوای بپرسی که چرا این اسم . برای اینکه اون دنیا درد و رنج کشیدی و در واقع این اسم متضاد درد و رنج هست برد و گنج این به خاطر این انتخاب شده چون ما در دنیای گذشته درد کشیدیم و در عوض اینجا راحتیم حالا فهمیدی که چرا این اسم انتخاب شده؟ ا.ت. آها آره راوی : ا.ت لونا رفتن خانه لونا. ا.ت وای چه چه خونه بزرگ و خوبی خونت چند خوابی لونا ؟ لونا . سه خوابه یک اتاق برای منه و دو تا اتاق خالیه دوست داری پیش من زندگی کنی یا به شهردار بگم یه خونه برات آماده کنه

ا.ت اگه میشه من همین جا کنار تو زندگی کنم لونا . چرا که نه خوشحالم میشم بین این دو تا اتاق هرکدوم خواستی بردار اتاق ها همه چیز دارن تخت کمد کمد پر از لباس کمد لوازم آرایش و وو

ا.ت وای چه ولی من آرایش نمی کنم پس از آرایش نیازی ندارم.. لونا . حالا با یه نگاهی بنداز نظرت عوض شد راستی من هر هفته مهمونی میگیرم و دوستان دعوت می کنم و فردا مهمونی داریم

ا.ت وارد یکی از اتاقا شد قشنگه ولی باورش نمیشد که همچین دنیای وجود دارد استراحت کرد وقتی بلند شد رفت پیش لونا همه چیز برای من توضیح بدی ؟ لونا . روی مبل ببین انسان هایی که رنج زیادی کشیدند توی این دنیا میان و من مسئول آورد نشون به این دنیا هستم من میتونم توی اون دنیا برم و به شکل‌های مختلف در بیام و انسان‌های رنجیده را به این دنیا منتقل کنم

ا.ت آها ما نمیتونیم بریم اون دنیا ؟ لونا. چرا اگه بخواید برید می توانید ولی نیازی نیست اینجا اینقدر آسایش دارید که نیازی نداره به اون دنیای ستمگر برید بعد تو گفتی چرا درون در اون دنیا هم پرندهه بودم ولی در این دنیا انسانم من میتونم به هر شکلی تبدیل بشم

من گفتم تو اینقدر مهربونی که حتماً به پرنده زخمی کمک می کنی اون بچه ای که سنگ به من زد با خود ما بود تازه این پیام که دیدی پرنده اسرارآمیز اون فقط گوشیتو بود اون دنیا که ما اسمشو گذاشتیم درد و رنج اون دنیا تحت کنترل ما هست از اون دنیا انسان های که درد دارن بله این دنیا منتقل می کنیم و توهم یکی از اونایی

ا.ت آه ولش کن اونو بزار بیام کمکت راستی مهمون های فردا چند نفرند ؟ لونا . هشت نفره خواب دیگه بیا بریم کار انجام بدیم بعد بریم اتاقمون بخوابیم چون الان دیگه دیر وقته ا.ت باشه

فردا ا.ت سلام صبح بخیر ل.نا سلام صبح بخیر صبحانه بخوریم که دیر مو میشه ا.ت مگه قراره کجا بریم. لونا . میرم یکم خرید کنیم ا.ت ما که همه چیز تو خونه داریم لباس همه چی داریم چرا بریم خرید؟ لونا لباس نمی‌گم که برنج ماهی مرغ و وووو نداریم پس باید بگیریم

ا.ت آها منظورت برنج و ماهی و مرغ بود ژله بستنی و می گیریم؟ لونا بله که می گیریم راوی ا.ت و لونا صبحانه را خوردند و به فروشگاه رفتند و وسایل مورد نیاز و خریدند (ژله دسر بستنی و وسایل مهمونی ) لونا برگشتیم ظهر شده بود ا.ت بیا فلافل گرفتم بخوریم و کار ها را انجام بدیم ا.ت باشه

ا.ت و اونا ناهار خوردند و کارها را انجام دادند تا کارها تمام شد ۴ بعد از ظهر بود لوناو ا.ت رفت دوش گرفتند و آماده شدند که مهمونها بیان آماده بشن ساعت ۵ شده بود ا.ت و لونا منتظر مهمونا بودند که در به صدا در اومد

لونا در را باز کرد و گفت .. سلام بچه ها بیاین تو همون طور که گفته بودم می خوام با یکی آشناتون کنم پسران اومدن داخل ا.ت چشمش به اون پسرا افتاد گفت ............... اینجا چی کار می کنن

دوستان این پارت هم به پایان رسید امیدوارم خوشتون اومده باشه چالش: جای خالی را حدس بزنید ا.ت گفت ........... اینجا چی کار می کنن

لطفاً کامنت بذارید و لایک کنید مواظب خودتون باشید 💓💓💓💓💓💓💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖