شیرین ترین عشق🖤p3

÷صبح با صدای آلارم گوشیم پا شدم.به ساعتم نگاه کردم ساعت 9 و نیم بود هنوز یکم وقت داشتم رفتم صبحونه ام رو خوردم و از بین لباسام قشنگ ترینشو انتخاب کردم و پوشیدم(تصویر👆🏻) و با مامانم خداحافظی کردم و اومدم بیرون.خونمون نزدیک کمپانی بود برای همین زود رسیدم. جیمین کنار در وایساده بود وقتی منو دید گفت%سلام سویان به موقع رسیدی بیا بریم پیش رئیس.÷سلام باشه بریم.در زدیم و وارد شدیم≅سلام خانم شما باید خانم کیم سویان باشید?÷بله .≅دیروز جیمین اومد پیشم گفت کاری که باقی مونده رو بهت بدم .باید از جیمین ممنون باشی چون ما برای این کار کلی داوطلب داشتیم ولی از بین همه شما رو انتخاب کردیم چون جیمین شمارو پیشنهاد داده.خب بریم سراغ کارمون ما در حال حاضر برای جیهوپ منیجر نیاز داریم و جیمین گفت شما قبلا توی کمپانی دیگه ای کار می کردین درسته?÷آ...بله درسته.≅خب حالا حاضرین منیجر جیهوپ بشین راستی اصلا شما جیهوپ رو میشناسین دیگه?÷بله میشناسم.باشه قبول میکنمو امیدوارم بتونم کارمو خوب انجام بدم.≅بله حتما.÷پس این فرم رو پر کنید و بدین به شیان.÷بله ممنونم.خدانگهدار≅خداحافظ

÷صبح با صدای آلارم گوشیم پا شدم.به ساعتم نگاه کردم ساعت 9 و نیم بود هنوز یکم وقت داشتم رفتم صبحونه ام رو خوردم و از بین لباسام قشنگ ترینشو انتخاب کردم و پوشیدم(تصویر👆🏻) و با مامانم خداحافظی کردم و اومدم بیرون.خونمون نزدیک کمپانی بود برای همین زود رسیدم. جیمین کنار در وایساده بود وقتی منو دید گفت%سلام سویان به موقع رسیدی بیا بریم پیش رئیس.÷سلام باشه بریم.در زدیم و وارد شدیم≅سلام خانم شما باید خانم کیم سویان باشید?÷بله .≅دیروز جیمین اومد پیشم گفت کاری که باقی مونده رو بهت بدم .باید از جیمین ممنون باشی چون ما برای این کار کلی داوطلب داشتیم ولی از بین همه شما رو انتخاب کردیم چون جیمین شمارو پیشنهاد داده.خب بریم سراغ کارمون ما در حال حاضر برای جیهوپ منیجر نیاز داریم و جیمین گفت شما قبلا توی کمپانی دیگه ای کار می کردین درسته?÷آ...بله درسته.≅خب حالا حاضرین منیجر جیهوپ بشین راستی اصلا شما جیهوپ رو میشناسین دیگه?÷بله میشناسم.باشه قبول میکنمو امیدوارم بتونم کارمو خوب انجام بدم.≅بله حتما.÷پس این فرم رو پر کنید و بدین به شیان.÷بله ممنونم.خدانگهدار≅خداحافظ

÷من فرمو پر کردم و دادم به خانم شیان.همراه جیمین رفتیم پیش بقیه.جیمین من رو پیش اعضا برد.من فقط شوگا وجیمین و جیهوپ رو میشناختم و بقیه رو تا به حال ندیده بودم.یکی از اون پسرا که اسمش وی بود بهم گفت(علامت وی V) Vمیتونی خودت رو بهمون معرفی کنی?÷بله.من کیم سویان هستم.Vاسم قشنگی داری سویان خانم.میتونم اسمتو خالی صدا کنم?÷بله حتما.شوگا به بقیه گفت⁓بچها من قبلا در مورد دختر عمم بهتون گفته بودم دیگه.سویان دختر عمه منه.Vواقعا شوگا راست میگی.پس اون دختری که خیلی خوشگله دختر عمته?⁓من کی گفتم اون خوشگله?%هی بچها بس کنین دیگه.جیهوپ،سویان از این به بعدمنجیر توعه ×واقعا پس خیلی خوب شد.چون سویان همکلاسیمم هست.سویان میتونیم بعد از مدرسه با هم بیایم اینجا.÷آره فکر خوبیه.×پس امروز کاری نداریم تو میتونی بری و فردا بعد از مدرسه باهم میایم.÷باشه پس خداحافظ همگی.

داشتیم میرفتم که جیمین اومد و گفت%سویان بزار من برسونمت.÷نه خونمون خیلی دور نیست . تو هم باید به تمرینت برسی من خودم میرم .ممنونم جیمین%باشه پس مراقب خودت هم باش.راستی واقعا تو و جیهوپ همکلاسی هستین?÷آره چند روزه اونو میشناسم.%آهان درسته. پس خدانگهدار÷خداحافظ.من اومدم بیرون و کمی که رفتم به فکر یورا افتادم.بهش زنگ زدم÷سلام یورا خوبی? راستی اونجا چیکار میکنی?⁎سلام آره خوبم تو هم خوبی?من امروز تمام ثروت پدرم رو به اسمم کردم و چند روز دیگه هم بر می گردم سئول.دیگه باید برم سویان تو کاری نداری? ÷نه کاری ندارم خدانگهدار.⁎خداحافظ سویان.

خب این پارت هم تموم شد.✨🌈🎀

تا پارت بعد انیو💎💎💎💎