عشق غیر ممکن پارت ۲

اول یه موضوع ای رو بگم بعد بریم سراغ داستان من نمی دونستم که مامامو اسم گروهیه زدم تو گوگل اسم کره ای واسه گروه مامامو اومد خوشم اومد گذاشتم یعنی اصلا نمی شناسمشون😐😐😐

انچه گذشت دستمو ول کردم و دهنمو که سه ساله بازه رو بستم ا/ت_ خدافظ جونگکوک_ خدافظ شروع: افتادم زمین فشارم افتاد داشتم تو دریای چشاش غرق می شدم رفتیم خونه و خوابیدم

از زبان اعضا_______________ ار ام:بهت بگماااا بیگ هیت نمی زاره که با دختر رابطه داشته باشی چون دختزه خیلی خوشگل بود گفتم جونگکوک: اگه یه روز واقعا عاشق بشم حاضرم که بخاطرش حتی شغلم و بزارم کنار جین_ برو بگیر بخواب برای من شعر می سازه😂😐 (🤣🤣🤣😂😂) کوکی😒😒😐 جیمین : واییی اعضا گروهشون از صد تا کیپاپر های خانم خوشگل تر بودننننننن😍😍😍😍 وی- لباسشم سیاه بود😜 کوک😒😐😍 بگیرید بخوابید منحرف های کیوت😉😆

از زبان ا/ت________________ با اون صدای به درد نخور ساعت از خواب بیدار شدم لحظه شماری می کنم که بازم بتونم کوکی رو ببینم😍 یونگ؛ چرا انقدر نگرانی؟ سونگ:حالت چطوره بهتری؟ ممنون دلم می خواد بازم جونگکوک رو ببینم یونگ من بهش بگم یا تو می گی؟ سونگ اِم ببین اولن امروز می بینیشون ا/ت😍😍😍😍 هوراااا یونگ اممممممم جونگ کوک.... جونگکوک.. ایو رو دوست داره😔 ا/ت چ چ چی؟؟؟؟؟ با گریه رفتم بیرون و درو کوبیدم

رفتم به یه بستنی فروشی و یه شیر موز خریدم( تو ناراحتیا فقط شیر موز ارومت می کرد) داشم می رفتم که بشینم یکی بهم خورد و شیر موزم ریخت😔😓 اونی که بهم خورد پاشد یه کلاه و عینک و هودی داشت اصلا معلوم نبود کیه _ببخشید خانم... اِ شما خانم ا/ت هستید زدم زیر گریه _ خوبی؟؟ خوبی ؟ چی شده؟؟؟ اقا می شه دو تا شیر موز بدید ؟؟؟؟ اوردن و بعد پرسید چی شده؟ هیچی نمی تونم بگم _بگو من ادم مطمئنیم😊😊 فهمیدم کسی که خیلی دوسش دارم یکی دیگه رو دوست داره😔😭😭😭 _ای بابا😔 راستی پاهات چقدر خوشگله😍😍😍 ا/ت جونگ کوک هم پای خوشگل دوست داره😔😭😭😭😭😭😭 شیر موز پرید تو گلوش نمی دونم چرا؟ _یعنی اونی که دوستش داری جونگکوک بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ا/ت اره عرر زدم و رفتم تو شونه هاش نمی دونم چرا اما فک می کردم که می تونم بهش اطمینان کنم سرمو ناز کرد و شمارشو بهم داد - وقتایی که ناراحتی می تونی به من زنگ بزنی رفت اقا اقا اسمتونو نگفتید

بهتر شدم و فک کردم که برای امشب چی بپوشم؟ بعد گفتم از اون اقا بپرسم چون مرده می دونه مردا چی دوست دارن 😍 زنگ زدم و یه اقا جواب داد بله؟ سلام با اقای ارامش بخش کار داشتم _ جونگکوک؟؟ جونگکوک شمارتو دادی به یه ارمی عجب ؟؟؟ هنگ کردمو عر عر کنان قطع کردم

اب شدم توی زمین شب شد و رفتیم به مهمونی بلک پینکم بود سلام کردی(توی داستان با لیسا دوست صمیمی ای از دانشگاه می شناختیش مثلا) و اینا ولی اصلا نمی تونستی تو چشای کوک نگاه کنی کوک یکم خورده بود یکم خل می زد بعد گفت که یه لحظه بیا رفتیو بعد من ایو رو دوست ندارم از وقتی که تو رو دیدم پس اینو بدون بعد بغلم کرد تو هم قیافت(😳) بود بعد صدا کردن بلک پینک و گروه مامامو بیاد اینجا

رئیس بیگ هیت : ببینید ما قراره بخاطر فن های ایرانیمون یه اهنگ ایرانی بخونیم با یکی از گروه های بلک پبنک یا مامامو بعد گفت کی بلده ایرانی بخونع؟ ا/ت _من ( تو کره به دنیا اومدی اما مثلا یکی از فنات برات اهنگ ایرانی فرستاده بود) لیسا_ من ( لیسا هم همین طور) بعد خوندم و برنده شدم ا/ت لیسا ببخشید عزیزم لیسا_ خواهش می کنم💜🖤 از ذوق داشتم میمردم ولی به روم نمی اوردم😉 ار ام_ شما برای تمرین باید بیاید خونه ما 💜 مردم دیگه😂😂😂

ار ام خیلی خیلی خوش اومدید ممنون دیگه وقت خواب شده بود رفتم تو اتاقم دیدم یه نوری می اد که نمی زاره بخوابم رفتم خاموشش کنم رفتم دیدم اتاق کوکه رفتم که خاموشش کنم خوردم به یه چیز مهکم که از سقف اویزونه بی هوش شدم و افتادم روی کوک😰😰😰😰

واقعاااا امیدوارم لذت برده باشید بوص بهتون ببخشید یکم لوس شد😆😂