لیدی نوار معجزه اسا6

خب اومدم با پارت جدید ممنون از دوستان خوبم اقا مهدی خانم سارا

دیگه امیدمو از دست دادم زنگ خورد رفتم بیرون دیدم کاگامی و ادرین باهمن...مرینت:هعی خدا چرا برای من باید اتفاق بیفته دیدم ی دستی خورد رو شونم اول حس کردم الیاس گفتم الیا لطفا اصلا حوصله ندارم که رومو اونور کردم دیدم....

دیدم ی دسته گل جلومه گرفتمش بعد دیدم مکس پشتشه _مکس من دوست ندارم لطفا بی... _بیخیالت شم مگه نه !ولی من نمیشم همه ی دنیارو به پات میریزم تو تنها دختری بودی که ع•اشقش شدم _مکس اما من ... حرفمو خوردم خواستم بگم کسه دیگه ای رو دوست دارم ولی یادم اومد اون خودش به کسه دیگه ای عشق ورزیده پس گفتم...

ببین اوممم خب من تنهام هیچکسو ندارم حتی سرمایه هم ندارم چرا میخوای باهام ازدواج کنی _مکس گفت تو زیبایی داری قلب مهربون داری اینا برای همه چیز بس _از این حرفش جا خوردم انگار ی جرقه ای تو قلبم زده بود به چشم های عسلیش خیره شدم بعد سکوتو شکستم گفتم مکس ببین من کسه دیگه ای رو دوست داشتم اما...

اما اون کسه دیگه ای رو انتخاب کرد خب من دیگه چیزه نمیخوام به کسی اعتماد کنم _نه من این اعتماد و نمیشکنم باور کن بهم فرصت بده دنیارو ی جوری به پات بریزم که ندونی _باشه بهت فرصت میدم ولی فقط همین فرصت دیگه هیچ فرصتی نداری مفهومه؟

_اره مفهومه هورا خب امروز باید درس ریاضی و بهم میگفتیا بادته که.. _اره اره دوساعت بعد مرینت ریاضی رو بهم یاد داد ولی من چیزی نفهمیدم چون تمام مدت بهش نگاه میکردم به چهره زیباش اولین بار بود عاشق شده بودم

یکدفعه یکی زد تو سرم گفت ها چیه مرینت چیزیش شده مرینت خندید و گفت چته تو انگار واقعا عاشقی هااا🤨 _اره دیگه عاشقم عاشق ی دختر زیبا به اسم مرینت دوپن چنگ ... مرینت:ی لبخند زیبایی زدم و گفتم خیلی خب به این سوال جواب بده ولی اون نمیدونست جوابشو خندیدم و بعد کلی حرف زدن رفت خونش..

رفتم تو تختم نمیدونم چم شده بود انگار از ابراز علاقه مکس خوشم اومد ایندفعه انگار باز دلمو باختم وای خدا چرا اخه چرا باز عاشق شدم یعنی اون واقعا منو دوست داره یا داره منو گول میزنه

فردا صبح رفتم مدرسه دیدم کلوئی کنار مکس ایستاده و داره باهاش صحبت میکنه تو دلم گفتم هه اگه مکس منو بفروشه دیگه الان معلوم میشه پشت دیوار قایم شدم تا مکس منو نبینه بعد گذشت یک ربع مکس اخم کرد

خب بقیش برا پارت بعد

لطفا نظر بدید تا درودی دیگر بدرود