
اومدم با ی پارت دیگه انیدوارم خوشتون بیاد
داشتیم شام میخوردیم که یهو ی صدایی اومد مثل صدای مواد منفجره بود. مکس:صدایی بود؟ من:اومممم من باید برم سرویس بهداشتی تیکی باورت میشه بلاخره باید قهرمان بازی کنیم من که خیلی خوشحالم تو چی تیکی:مرینت نمیدونم چرا دلم شور میزنه من:بیخیال تیکی بیا بریم (تیکی اسپاتس ان) رسیدیم به محل صدا چشمم به کت نوار افتاد. سلام کت نوار چطوری کت نوار تا منو دید پرید بقلم کت نوار:ی صدایی اومد خیلی برام اشنا بود اره اون صدای لیدی من بود خیلی وقت بود ندیده بومدش برا همین ناخوداگاه پریدم بقلش
کت سریع خودشو از من جدا کرد من:هی کت حالت خوبه؟ کت:اره اره راستی چقدر بزرگ شدی لیدی من. خیلی خب بسه وقت شیرین زبونی نیس ببینم این صدای چی بود؟؟ کت:صدای فرو ریختن ساختمان من:امکان نداره ساختمان به این بزرگی بخواد خراب بشه اونم بدون هیچ ضربه ای،ی کاسه ای زیر نیم کاسس کت:مواظب باش سرمو بالا کردم دیدم ی نفر داره با ی شمشیر میاد سمتم پریدم ی سمت دیگه شمشیر به زمین برخورد کرد و ....
زمین ترک برداشت واقعا برا این قدرت تعجب کرده بودم که یهو اون گفت: سلام لیدی باگ اومدم تا بکشمت و به این دنیا حکومت کنم اسم من ملکه ی شمشیرزن و من کسی هستم که شما رو نابود میکنه... همون لحظه کت اومد و از پشت به ملکه ی شمشیرزن حمله کرد ولی یه طناب پاشو گرفت و اونو انداخت.
کت:تو دیگه کی هستی؟ من شلاق مرگ هستم هاهاها (مرصاد:چرا همه ی شرورا اینجوری میخندن مگه کرم دارین اه. شلاق مرگ:به تو چه برو داستانتو بنویس مرصاد:باشه الان میکشمت که بفهمی کی اینجا رییسه، شلاق مرگ:غلط کردم ببخشید.مرصاد:اها حالا شد) کت:لیدی من اینو چیکار کنیم من(لیدی):تو با شلاق مرگ بجنگ من هم با ملکه ی شمشیرزن.
بعد از کلی جنگ دیگه من و کت نوار هردو خسته شده بودیم ولی اونها هنوز میجنگیدن تا اینکه صدای گوشواره و انگشتر اومد فقط ی دقیقه وقت داشتیم هردومون فرار کردیم. بعد اینکه برگشتیم دیدیم اون دوتا نیستن هردو تعجب کرده بودیم کفشدوزک خوش شانسی رو فعال کردم و ی گردنبند داد و بعدش کفشدوزک معجزه اسا و همه چیزو برگردودیم به حالت اول
با کت خداحافظی کردم ولی هنوز برام سوال بود که کی اونا رو شکست داد و باعث فرارشون شد برگشتم خونه مکس ولی مکس نبود که یهو مکس رو دیدم ازش پرسیدم کجا بود اون با کمی ترس گفت که داشتم دنبال تو میگشتم بعدش شام و خوردیم و من برگشتم خونه تمام شب داشتم به امروز فکر میکردم و بلاخره خوابم برد
خب دیگه ادامه پارت برا بعد اگه دیر میشه واقعا ببخشید تستچی دیر تستامو قبول میکنه هر یکی هفته و دو سه روز یعنی حدودا هر ۱۰ روز ی تستم قبول میشه متاسفم نظراتتون و بگین
تا درودی دیگر بدرود
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
سلام اومدم با پارت جدیدش بعد از مدت ها😉
عالی بود
عالی بود اگه یه داستان خوب می خوای به مال من سر بزن پشیمون نمیشی
عالی بود❤️
پارت بعدی رو زود بذار
منتظرم
عالی بود❤️
رو تر بذار که زودتر تایید بشه
زود بذاری ها