پارت۲💔Broken Heart💔

من.عااااامم....مممم.بریم کافی شاپ؟ تهیونگ.باشه گلم وقتی راه افتادیم تهیونگ‌ رفت دم یه گل فروشی و توی این مدت گوشیش‌زنگ خورد انقدر زنگ خورد جواب‌دادم سیو نشده بود من.الو؟سلام پشت خط.سلام روز بخیر اقای کیم تهیونگ هستن؟ظاهرا یه حلقه سفارش داده بودن که توش یه اسم انا نوشته بود و توی نگینش به ۱۰۰زبان نوشته دوست دارم من مونده بودم و گفتم.اهااان نمیدونم الان میان از خودشون بپرسین خدافظ تهیونگ با تیپ جذابش داشت برمیگشت که یهووو......بدترین اتفاق زندیم صدای بوق اون ماشین کوفتی تهیونگ‌ رفت زیر ماشین دوییدم سمت خیابون من.تهههههیییییووووونگ 😭😭😭😭 روی زمین پهن شدمو با تموم اشکام بغلش کردم چشامو بستم و دیدم کلی اورژانس اومده با پلیس

سوار ماشین اورژانس شدم وقتی داشتم ته ته رو نگا میکردم اشکام بیشتر میشدن 😭 توی بیمارستان دستشو گرفته بودمو مدام زمزمه میکردم نرو نرو تنهام نزار،نرو نرو تنهام نزار من.اقای‌دکتر حالش چطوره؟ دکتر.حادثه خیلی شدید بوده و ضربه یا فراموشی میاره یا مرگ همون‌موقع دستمو گرفتم‌جلوی دهنمو‌گریه‌کردم ادامه داد که به احتمال زیاد ایشون فقط فراموشی گرفتن من.میشه ببینمش؟ دکتر.حتما مثل‌ یه جسد بی روح روی تخت بود زانوهام شل شد و افتادم و گریه ها بیشتر شد رفتم پیشش دستشو گرفتم و اروم بغلش کردم عاشقتم ته ته تنهام نذار دکتر اومد دکتر.خانم دیگ میتونید برید رفتمو بعد ۱ساعت دکتر اومد و گفت.تسلیت میگم😞 من.امکان نداره دوییدم سمت اتاق پرستارا میخاستن پتو بکشن روش من نذاشتم من.اون نمرده احمقا دستتونو بکشید کنار برید کنار دکتر.بزارید ببینتش محکم‌ دستشو گرفتم‌ من.میشه تنهام بزارید وقتی رفتن تموم خاطراتمونو بهش گفتم من.میدونم تو منو تنها نذاشتی همش تقصیر من احمق بود کاش هیچوقت نبودم توی زندگیت که یکی زمزمه کرد نه هیچی تقصیر تو نیس برق توی چشمام اومد واشکام رفت بالا من.تهیوننگ تهیونگ.خیلی خوشحالم که میبینمت همو محکم بغل کردیم من.دکتر گفت فراموشی میگیری ولی ظاهر خوبی تهیونگ.هرچیو فراموش کنم تورو فراموش نمیکنم🙂🥺

دیگ حال نوشتن ندارم😑لایک کنید فالو کامنت همش دیگ😂💜

🌻💛باییی خفنم😐