شروعی دوباره (پارت7)

ا. ت _ میگم چیزه جین من من.... قارسون_ اینا نوشیدنی شماست جین _ بله بیا ا. ت چی میخواستی بگی؟؟ ا. ت_ من خسته شدم بیا بریم دیگه حین_ باشه ولی سرحالی که ا. ت_نه دیگه خسته شدم با همه خداحافظی کردیم و رفتیم خونه و خوابیدیم «روز بعد » «از زبان جین» میخواستم امروز به ا. ت اعتراف کنم رفتم و وقتی میخواستم درو باز کنم گوشیم زنگ زد نامجون_هیونگ از دوچرخه افتادم و نمی تونم پا مو تکون بدم جین _ کجایی؟ راهو برام تعریف کرد و منم زود درو باز کردم جین_ا.ت نامجون افتاده ا. ت_چیییی جین_ حاضر شو منم صبحونه رو اماده کنم تو راه بخوریم ا. ت_ اوکی رفتم صبحانه رو اماده کردم و دیگه فکر کنم ا. ت هم امادست رفتم درو باز مردم که «از زبان ا. ت» داشتم لباس میپوشیدم که دیدم جین درو باز میکردم و منم با هنوز بودیم رو نپوشیده بودم جین هول شد و زود درو بست منم لباسم رو پوشیدم و رفتیم «چند دقیقه بعد» هیچ حرفی بینمون ردو بدل نشد که یهو نامجون رو دیدم ا. ت_جین نامجون اونجاست جین _ بیا کمکم کن برش داریم «یه ساعت بعد» نانحون رو بردیم بیمارستان و فقط پاش از جا در اومده بود و منم به کوکی زنگ زده بودم تا با بچه ها بیا ن ببرنش خونه بچه ها اومدن تهیونگ_ هیونگ چی شده؟ جیمین_خوبی؟ جین_ بچه ها خوبه بیایید ببرینش خونه و ماهم بریم سوار ماشین شدیم و داشتیم میرفتیم ا. ت_ جین من میخوام خونه بخرم «از زبان جین» نمیخواستم که ا. ت بره ولی به خاطر اوت اتفاق نمی تونستم بهش بگم جین_ هر جور دلت میخواد «یک ماه بعد » نه من میتونم ا. ت رو ببینم نه ا. ت یه ماهه فقط میریم سر کار و ا. ت بعد از اون دنبال خونه میگرده ولی امروز هر دو مون تعطیلیم ا. ت . جین بیا بریم شهر بازی جین _باش ا. ت اماده شد و رفتیم «4 ساعت بعد » جین _دوست دارم ا. ت از اولین لحظه ای که دیدمت تا الن عاشقت بودم و خوام بود که یهو ا. ت ب. غ. ل. م. کرد و منم وقتی فهمیدم اونم دوسم داره ب. و. س. ش کردم

تمامممممم💜✨

اسلاید اضافه

یدونه اضافه دیگه

کمی هارتتون اکلیلی شه 💜✨

✨💜✨💜✨💜✨💜✨