
چی به این رودی 💋کرد واقعا اووووف این نشد چیزی که من میخواستم نه دیوانه مردم نه کار دیگه ولی چرا این اینکارو کرد اوففففف ولی خب دیگه شروع کردم باید همراهیش کنم بعد از جدا شدن کمی حرف زدیم و بعد از اینکه کاملا مست شد با بچه ها زود برگشتیم خونه « روز بعد» با صدای زنگ گوشیم بیدار شدم و یاد دیشب افتادم ولی جذاب بود هااا چای ولش رفتم صبحونه خوردم و ورزش کردم بدنم داشت درد میکرد مثل همیشه 😅 کمی به تلویزیون نگاه کردم

نامجون_ ا. ت پس نمیای یه هم دیگه رو ببینیم ا. ت_ چیشده دلت برام تنگ شده؟ (به شکل شوخیو با خنده) نامجون _ چرت و پرت نگو حوصله ام سر رفته امروز تعطیلم ا. ت_ اوکی منم حوصله ام سر رفته بود میام قطع کردم و رفتم اماده شم خببب ببینم چی بپوشم اممممم این شلوار جین خوبه بعد تیشرت سفید پوشیدم از روش هم کت کرمی (عکسش رو میزارم) یه ارایش ملایم کردم و رفتم به جای همیشگی مون هنوز نیومده بود که گوشیم زنگ خورد شماره بود ا. ت_ بله یه نفر _ سلام من منشی اقای جئون هستم و میخواستم بگم که شما قبول شدین ا. ت_ واقعا یعنی شوخی نیست من قبول شدم کنید و یه نفر _ بله شوخی نیست فردا ساعت 9 سرکار باشید ا. ت _ چشم و خیلی ممنون یه نفر _ خواهش میکنم ا. ت_ پس خداحافظ یهو دقت کردم که نامجون جلوم وایساده و به من نگاه میکنم پریدم بغلش و همه چی رو براش تعریف کردم نامجون_ پس قبول شدی هان پس بریم کمی سوجو بخریم و بریم خونه ی من جشن بگیریم ا. ت_ اره ههههه( با صدای بلند) ولی بدون توکبوکی که نمیشه خندید نامجون _ اونم میگیریم باشه همه چی رو خریدیم و رفتیم

«9 ساعت بعد» اییییی چه روزی بود فردا باید برم سر کار رفتم و خوابیدم « صبح » ساعت 7 بیدار شدم حموم کردم صبحونه خوردم ورزش کردم وو لباس هام رو پوشیدم ( لباس رو میزارم) و رفتم واییییی بالاخره رسیدم رفتم تو و بعد از اون که رفتم پیش منشی منشی اتاقم رو نشون داد منشی _ الان بیا پیش رییس تا اشنا شی سرم رو تکون دادم و رفتیم درو زد و رفتیم تو، صندلیش برگردونده بود و پشتش به ما بود برگشت طرف ما و و اون اوه نه اخه چرا....................
اینم از پارت دوم
لایک کامنت یادتون نره
برید نتیجه
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
سلام بچه صاحب همین پیج هستم ولی نمیتونم وارد این پیج بشم لطفا اینو دنبال کنید
عالیه فکرش رو میکرد با کسی که این رو کرد جونگ کوکه 😂😂😂لو دادم 😂
😂😐مرسی😂😂😂😂😂