هری پاتر و دنیا ی جدید شک کردن به عشق پارت دوم

یهو گفتن مسابقه چی میشه+هیچی سلام میرسونه خب عقله کل ها الان باید خیر سرمون فرار کنیم & اونوقت چطوری اسطوره 😀😛+اینطوری رضا مگه تو ترک نیستی@ اوهوم+اوهوم زهرمار @ خب بفرمایید چیکار کنم+الان نشون میدم بیا اینجا قلاب بگیر قلاب گرفت و رفتم بالا همینطوری از دیوار میرفتم بالا گفتم بیا منکه دخترم عقلم بیشتر قد داده بعد میگن پسر فلان رفتم بالا اونارم ازاد کردم و دبرو که رفتیم

رسیدیم هاگوارتز که ناگهان حمله تروریستی شد@ اوه اوه اشهدمون بخونیم که دلورس امبریج داره میاد خلاصه وزیر جنگ اومد کجا بودید# خانم..خانم.....ما...+اههه هرمیون مارو کشتی خانم محترم ما رو یه از خدا بی خبری گرفت زندانی کرد تا الانم دست بوس اوشون بودیم وگرنه مرض نداشتیم دو روز غیبمون بزنه حالا اگه اجازه بدید ما بریم سر زندگیمون

خلاصه بعد سین جین کردن ولمون کردن ماام رفتیم جینی اومد گفت اه هری رضا و هما و هرمیون خدارشکر پیداتون شد داشتم از نگرانی میمردم ای کپیون یقلو ((به ترکی یعنی پدر سوخته))یاد ماجراجویی در پاریس افتادم این الان لایلاس+رفتم یدونه کشیده خدا پیغمبر پسندانه نصیبش کردم گفتم اینم همدست بود و رفتم

@ تو فکر بودم که از دل هما در بیارم به هری نگا کردم اونم برنامش همین بود قرار شد هری و هرمیون ظهر برای ناهار برن پاتوق همیشگی مون منو هما شب

# ظهر موقع ناهار هری اومد گفت فرشته من افتخار همراهی میدن وای دلم میخواد جیغ بزنم هری چنین حرفی زد اونم جلوی اون همه دختر لبخندی زدم گفتم نمک نریز بریم و دستم گرفت رفتیم پاتوق همیشگی مون قبلش به هما نگاه کردم داشت میخندید خب واقعا ازش ممنونم

& ناهار خوردیم و رفتیم رو زمین نشستیم هرمیون کشیدم تو بغلم و گفتم هرمیون جونم منو ببخش اگه با جینی نرفته بودم اونطوری نمیشد خندید گفت فدای سرت ولی قول بده دیگه طرفش نری گفتم چشم فرشته من و همو بوسیدیم

خلاصه همون اتفاقات برای هما و رضا افتاد

+خداجون داریم برمیگردیم خونه اونم به خاطر عید نوروز دلم برای همه تنگ شده بود عمو و زن عمو ها مخصوصا شیرین و سیمین یاشار سهند غزال کتی بابا و مامان خونه اتاقم دلم برای ارومیه و اوج و هرایین تنگ شده

+بچه ها من برای خونه مشتاقم شما چطور@ اره منم# منم &منم پس پیش به سوی چمدن ها هدفون گذاشتم و اهنگ گلایه از محسن ابراهیم زاده گزاشتمما هردومون عاشق همدیگه شدیم چی باعث شد که از هم دل زده شدیم غرورتم خوبه با اینکه بی قراریا سینتو میکوبه ما هر دومون عاشق همدیگه شدیم خود خواهی کاری کرد که دل زده شدیم تقصیر هیچکی نیست دلی که مغروره واسه عاشق دیگه دل نیست دیگه از دنیا وو عشق از همه دلگیرم من از هر چی که اسمش عشقه فاصله میگیرم دیگه جای کاغذ و خودکار نیست توی این خونه جای خالی ما دو تا هر شب خاطره می مونهههه میییمووونههه گله نداره دلم بی قرارم دیگه کاری به دله تو ندارم فقط از تو یه مشت خاطرات بد دارم تو با دل عاشقم بد کاری کردی اخه داری تو پی چی میگردی با چه رویی میتونی دوباره برگردی دیگه از دنیا وو عشق از همه دلگیرم من از هر چی که اسمش عشقه فاصله میگیرم دیگه جای کاغذ و خودکار نیست توی این خونه جای خالی ما هر شب خاطره می مونهههه میییمووونههه گله نداره دلم بی قرارم دیگه کاری به دله تو ندارم فقط از تو یه مشت خاطرات بد دارم تو با دل عاشقم بد کاری کردی آخه داری تو پی چی می گردی با چه رویی دوباره می تونی برگردی

انچه خواهید خواند وای خدا دلم برای همتون تنگ شده بود حتی سهند@ هما من بی‌تقصیرم نویسنده بزارید من بگم اینا رفتم ایران رفتن مسافرت و شیطنت رقیبی عشقی برای هما دستی که برای زدن عشق بلند میشه و تهدید هما به رضا و رابطه سهند و هما خب سوال بعد پرسش دارم لطفاً جواب بدید

بچه ها من عاشق شدم میشناسید تو تست هست رضا عموم چیکار کنم که بهش بگم عاشقشم یا باور کنه دوسش دارم لطفاً جواب بدید