اگه جونگ کوک رئيست باشه❥ 1/2

معرفی ا.ت:این ا.ت هست👆🏻🍒یه دختر خوشکل و کیوت با موهای کوتاه😺🌤️خیلی لجبازه و توی خونه ی جونگ کوک کار میکنه😐💕

معرفی جونگ کوک:جونگ کوک یه مدل خیلی معروفه 😺🍒 مغرور و فوق العاده لجبازه😐🌙

با صدای زنگ گوشی از خواب بیدار شدم😴✨اههههه بزار یکم دیگه بخوابم😴🌤️زنگ رو خاموش کردم و دوباره خوابیدم...(چند ساعت بعد)آروم چشمامو باز کردم... چقد خوابیدم🥱✨به ساعت نگاه کردم و با دیدن ساعت از جام پریدم... وااااای ساعت یازدس🙀🍒سريع رفتم لباس خدمتکاریمو پوشیدمو رفتم بیرون... آروم با نک پا داشتم به سمت آشپز خونه میرفتم ک با شنیدن صدای رئیس متوقف شدم..

با ترس برگشتم و با چهره ی عصبی رئیس مواجه شدم😐🤦🏻‍♀️خیلی ترسیدم😐حتما تنبیهم میکنهه😓🌱تا حالا کارامو خیلی خوب انجام دادمو فقط یه بار تنبیه شدم😓سرمو انداختم پایین ک گفت:(کجا بودی؟😾) ا.ت:(امممم...چیزه.. خب راستش..دیشب دیر خوابیدم... اممم.. امروز... دیر از خواب بیدار شدم😓.. ببخشید:/😓‌) جونگ کوک:(خب پس باید تنبیه...) ا.ت:(نه.. نه.. لطفااا... 😓دیگع تکرار نمیشه) جونگ کوک:(بار آخرت باشه وسط حرفم میپریی😾😠) ا.ت:(چ...چشم) جونگ کوک:(کل امارت رو باید تمیز کنی.. همین امروز/:😼)

با شنیدن این حرفش با تعجب با صدای بلند گفتم:(چییییی؟🙀) جونگ کوک:(عادت ندارم یه حرفو دوبار تکرار کنم😾!) ا.ت:(اخه...اخه..من چجوری تو یه روز کل اینجارو تمیز کنم؟؟؟😳) جونگ کوک:(این دیگه مشکل من نیست.. اگه نتونی امروز کل اینجا رو تمیز کنی تنبیهت دو برابر میشه😼) ا.ت:(چ..چشم😓) برگشت و همونجور ک داشت به سمت در میرفت گفت:(وقتی اومدم خونه باید امارت تمیز باشه😼!!) و از در رفت بیرون..🚶🏻😒وقتی از در رفت بیرون اداشو در آوردم و گفتم:(وقتی اومدم خونه باید امارت تمیز باشه😑😒) ایششششششش😒😑خوب حالا از کجا شروع کنم؟😐🌱از همینجا شروع کنم به تمیز کردن..😐🌙

(5ساعت بعد) واااای چقد خوابم میاد🥱.. چقد کار کردمم😐🌙خوب اتاق مهمانم ک تمیز کردم حالا باید برم برای اتاق خود رئیس.. رفتم داخل اتاق... یه نگاه به دور و بر کردم.. اتاق به این تمیزی آخه چیشو تمیز کنم😑🌱همچنان خیلی خوابم میومد😴خواب‌آلود شروع کردم به تمیز کردن اتاق..😴چرا انقد خوابم میاد😴بزار یکم بخوابم.. آره.. اینجوری سر حال میشم و میتونم زودتر کارامو انجام بدم.. رفتم روی زمین اونور تخت دراز کشیدم و توی خودم جمع شدم و خوابیدم😴🌱

از زبان جونگ کوک:کارام ک تموم شد، رفتم خونه.. کاش کارای ا.ت تموم نشده باشه تا دوباره تنبیهش کنم😁💕.. رسیدم خونه.. ا.ت رو پیدا نکردم.. حالا ولش کن.. حتما خوابه.. منم برم بخوابم ک خیلی خوابم میاد..😴✨رفتم توی اتاقم و با همون لباسام روی تخت دراز کشیدم... همینجوری توی فکر بودم ک یه صدای از کنار تختم اومد.. روی تخت نشستم و کنار تختو نگاه کردم...

خوب این از پارت اول😽💕اگه میخواید پارت بعدو بزارم لایک کنید و کامنت بزارید!🍓🌙فالو=فالو🐬🍋