افسانه آواتار شیر شاه .3

بعد از اینکه آواتار شیر شاه در طلسم افتاد اونجا پیرزنی را دید از اون پرسید راه فرار از این طلسم چیه پیر زن گفت برای اینکه از این طلسم فرار کنی باید 5 مرحله را بگذرونیم مرحله‌ی اول اینکه در پشت این باغ که تو در اون گرفتار هستی یه کلید است تو باید اون کیلی. را از بین هزار کلید دیگه پیدا کنی آواتار شیر شاه گفت :این کار خیلی آسونه ولی پیرزن گفت نه این کار بسیار سخته و بین کلید ها هیچ فرقی وجود ندارد وتو باید اون را به طور شانسی انتخاب کنی ....

پیرزن ادامه داد : در مرحله دوم تو باید دو پسر جوان دیو را بکشی تا به یک در برسی و اون کلید که در مرحله اول برداشتی این در را باز کنی وقتی در را باز کردی وارد مرحله سوم میشی بعد از رد شدن از در تو باید با تمام حیوانات دیو مسابقه بدی مسابقه اینطوریه که فقط یک نفر زنده میمونه اما مرحله‌ی چهارم :بعد از کشتن تمام حیوانات تو وارد یک در میشی.....

بعد از اینکه وارد در شدی تو باید با یک کپی از خودت مبارزه کنی که این کار کار سختیه بعد از کشتن کپی خودت تو وارد مرحله پنجم و مرحله آخر میشی در مرحله آخر تو باید با خود طلسم یعنی سیچ دیو مبارزه کنی و بعد از بردت تو آزاد میشی

شیر شاه گفت یه سوال این کار ها چطوری ممکنه پیر زن گفت تو بعداز اینکه مرحله ی اول را بگذرونی نگهبان طلسم بقیه مراحل را به طور خودکار جلوی تو قرار میده آواتار شیر شاه آهی کشید و بیهوش شد و ر کمال هیرت پیر زن محو شد

لایک کن