غرق در هیاهوی اطراف ... دور از انسان ها...
مملو بود از هیاهو و هر کدام سعی داشتند توجه ام را به خود جلب کنند. مانند کودکی بودم گمشده در بازار که با ترس هر طرف را برای یافتن جوابی جستجو می کرد و اشک را روی گونه هایش سرازیر میساخت.
5 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
17 لایک
خیلی دست به قلمت خوبههه😭
دورت بگردم من :)))
🌸(این پاتریکه اوکی ؟ قبول نداری برو تو دیوار ) وایی بچه هااا هیاهوللللل
با دیدن اسم داستانت یاد این صحنه باب اسفنجز افتادم 😂💖
😂😂💔
عالی
مرسی :)))
هیاهول
هی تو میدونی چقدر با استعداد و با احساسی ؟:)🎀
نیستم واقعا نیستم شماها لطف دارین
شکست نفسی میکنی..؟
خیلی قشنگ شده جدی قسم میخورم خیلی استعدادت بالاست رها خانوم...🎀
عین همیشه شگفت انگیز اصلا مگه میشه دختر من چیزی بنویسه و قشنگ نباشه؟ 🫠❤
خب من آب میشم اینجوری میگی :)))))❤
خیلی زیبا بود ☺
خیلی خوب توصیف میکنی قشنگ تونستم تصور کنم
مرسی انگیزه میدین بهم :)))
خواهش ولی حقیقته
:))
وایببب🛐
:)))