My heart ᶠᵒᵘʳ

¥آی خدا ، خب حالا چی میخوری +فرقی نداره. یک هو گارسون اومد. چی میل دارین؟ +من یک قهوه لاته ¥منم یک اسپرسو. ¥ راستی +بل ¥اون پسره پشتیت و نگا. بر گشتم نگاه کردم کوک بود چشام چهار تا شده بود سرش تو گوشیش بود برگشتم. ¥خیلی کراشه نه؟؟ +نه شبیه کدوعه. که یک دفعه

یکی در گوشم زمزمه کرد. _ مرسی بابت تعریفت. +یا حضرت پشممممم ( با داد ). + چته بیشور _ ای بابا ¥ لونا آرامشتو حفظ کن ای بابا + یجی توعم که همش طرف اونو بگیر ¥ خب بابا باشه _ خانم به امید دیدار بعدی ( به لونا گف ). +عنتر ¥خب باشه دیگه. گارسون اومد. قهوه و اسپرسو رو گذاشت رو میز و کوک از کافه خارج شد.

مشغول خوردن بودیم. اما یک لحظه یاد مامان و بابام افتادم. بغض تو گلوم جمع شد ( برگشت به ۸ سال پیش ) از زبان راوی = تولد لونا بود لونا و مادرش توی ماشین بودن . لونا= مامان مامان بابا بابا میشه بریم اونجا بستی بخوریم؟ تروخدا بابا لطفا. بابای لونا=آخه دخترم جاده برفیه نمیشه وایساد مامان لونا=اره دخترم بابات راست میگه. لونا= ای بابا شب تولدم نمیتونم بستنی بخورم؟ بابای لونا= باشه دخترم. لونا=هورااااااا. توی جاده بودن با سمت بستنی فروشی ۱۰۰ متر جلو تر حرکت میکردن که شیشه ماشین بخار میکنه. شیشه زیاد معلوم نبود بابای لونا که میاد دور بزنه و جلوی بستنی فروشی پارک کنه

یک هو یک ماشین با سرعت زیاد به ماشینشون میخوره و بعدش ماشین پرت می‌شه و از دره قِل میخوره و میره پایین. لونا بیهوش شده بود. مادر و پدرش هم همینطور. لونا که چشاشو باز میکنه با یک سقف سفید رو با رو میشه بعد که دور و برش رو نگاه میکنه. لونا=من...م..ن کجام؟ خانم دکتر= خوشحالم که بیدار شدید شما تصادف کرده بودید لونا با حرف دکتر سریع یاد دیشب میفته. لونا= بابا و مامانم کجاننن؟ خانم دکتر=متاسفم لونا=نه..نه امکان نداره نه اونا زندن مگه نه خانم دکتر=...... لونا(با داد) = اونا زندن زندن ن..نباید بمیرن نه منو تنها نمی‌ذارن . و لونا به شدت شروع میکنه به گریه کردن.

لونا = همش تقصیر منه ( با داد ) چرا اخه چرا چرا منو تنها گذاشتین( با گریه ). اونجا میشه که روز تولدش تبدیل میشه به بد ترین روز عمرش. ( فلش بک ) ¥لونا حالت خوبه؟ لونا؟ لونا؟ +ها.. اره..اره خوبم ¥مطمئنی؟آخه بد جور داری گریه میکنی +نه چیزی نیست فقط یک چی رفاه تو چشم ¥ خیل خب +من میرم دستشویی الان میام ¥ اوکی. رفتم دستشویی +همش تقصیر من بود هیچوقت خودم رو نمیبخشم هیچوقت. اشکام و پاک کردم و رفتم بیرون +یجی من دیگه برم ¥باشه منم برم بای + بای...

آنچه خواهید دید: اصلا حوصله ات و ندارم برو اونور...داری میترسونیم...گریه نکن....من..من...باید بمیرم...لونا نهه..