های اینم از پارت آخر یعنی پارت ۱۲ امیدوارم از داستان ⛓Teahyung:Bloody destiny⛓ خوشتون اومده باشه ببخشید بازم بخاطر اینکه داستان اینطوری تموم کردم ولی خب این داستان هیچ وقت خوشحالی توش همیشگی نبود:)
~سه ماه بعد(بکهیون)~
سه ماهه که از تصادفی که هه سو و تهیونگ کردن میگذره توی این سه ماه حال همه بد بود هیچ کاری نمیتونستیم بکنیم چون دکترا گفته بودن هر دو وضعیت خیلی بدی دارن راننده کامیون پیدا کردیم اون یکی از کسایی بوده که برای خانواده هه سو کار میکرده هدفشونم مرگ هه سو بوده زمانی که هه سو و تهیونگ تصادف کردن هه سو بخاطر خون ریزی زیادی که داشت از دستش دادیم و تهیونگ هم هنوز تو کما نمیدونم جه شکلی به برادرم وقتی به هوش اومد بگم که کسی که دوسش داشتی مرده
دستم مشت کردم به سنگ قبر کوبیدم اشکام بدون هیچ توقفی از چشمام سمت صورتم میرفتن انگار باهم مسابقه گذاشته بودن برای آخرین بار به سنگ قبر نگاه کردم
اسم:کیم هه سو سن:۲۶ زمان تولد:۱۹۹۵/۵/۱۱ زمان فوت:۲۰۲۱/۹/۴
باورم نمیشه از دستت دادیم سرم انداختم پایین بلند بلند گریه میکردم چرا توی این شرایط تنهامون گذاشتی
چقدر اون زمان که باهم نقشه کشیدیم که تهیونگ موش ابکشیده کنیم ذوق کرده بود چقدر خوش حال بودیم یا زمانی که تو عمارت هم دیگه رو اذیت میکردیم چرا یهو به این جا رسیدیم که تویی که بی گناه بودی الان زیر خاک باشی کسای دیگه که حق مرگ داشتن الان گشت بزنن و فقط دنبال پول باشن
هه سو تهیونگ بدون تو نمیتونه برگرد بعد از رفتنت همه چی بهم ریخت یری چند بار دست به خودکشی زد الان تحت درمانه تو تیمارستان
تهیونگ هنوز تو کما و من اینجا هیچ کاری نمیتونم بکنم مثل زمانی که تو رو از دست دادم کسی که من متفاوت ندید من همیشه به عنوان خانواده خودش دید هه سو من هنوز منتظرتم برگردی اورابانی بکهیونت هنوز منتظرته تهیونگ هنوز منتظرته یری ، بنگ چان، همه منتظرتیم
خاکی که تو دستم بود چنگ زدم گذاشتم دستام تمام خفگی که دارم به جا گلوم جبران کنه
اشکام بیشتر از قبل شد
من اینجام هه سو تا بیای دست رو شونم بزاری بگی من و تهیونگ ول نکردی برگرد تا قوی تر از قبل با دشمنامون مبارزه کنیم برگرد تا دوباره لبخند رو لبامون بیا برگرد قول میدم دیگه سر اینکه خجالت میکشی با پسرا مسخرت نکنیم
تو ...تو فقط برگرد
این زمین سرد لیاقت تو رو نداره بیدار شو هه سو بلند بلند داد میزدم التماس میکردم
هه سو میدونم اشتباه کردم میدونم اشتباه کردیم بهت نگفتیم که زنده ایم تو اینکارو باهامون نکن لعنتی برگرد برگرد بگو همش شوخی بوده بلند شو هه سو بگو که اون آدم که غرق تو خون بود نفس نمیکشید تو نبودی لطفا اینکارو باهامون نکن
خسته شده بودم دیگه نمیتونستم حرف بزنم چشمام دیگه اشکی ازشون نمیومد دستام بخاطر زمین سرد سر شده بود
قلبم درد میکرد یعنی باور کنم رفتی یعنی مثل بنگ چان و یری باور کنم که دیگه نیستی یعنی منتظر صدای خندیدنت نباشم منتظر صورتی که از خجالت قرمز شده نباشم
داداشم چه شکلی تحمل کنه چه شکلی نبودن تو رو تحمل کنه
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
23 لایک
اگنس اونی خیلی خوب بود داستانت🥺💜🌌
بالاخره پس از مدت ها تونستم گریه کنم😢
مرسی عزیزم امیدوارم تونسته باشم خاطره خوبی از داستان براتون گذاشته باشم🥺🤍
ببخشید که باعث گریت شدم:')
اتفاقا خیلی گریه کردنو دوست دارم🙂
بهترین و زیباترین داستانیه که توی عمرم خوندم😍💜
خوشحالم که داستان دوست داشتی:))))♡
عررررررر😭😭😭😭
انقد گریه کردم نفسم بالا نمیاد😭😭😭😭😭
عرررررررر😭😭😭😭😭
چرا اینجوری شد😭
چرااااا😭
با اینکه داستان خیلی قشنگی بود ولی نمیبخشمت
نه میبخشمت چون فیک بود😭😭😭😭
عرررررررررررر😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
خیلی خوب بود😭😭😭
هق سآری که باعث شدم که گریت بگیره:')
سآری واقعا سآری:')💔
میدونی الان ساعت یک ربع به نه (صبح) من دارم داستانت رو میخونم و بی صدا گریه میکنم چون مامان و بابام خوابن .
فقط یه چیز رو بدون داستانت شاید کمتر از داستان ها و رمان های دیگه بود ولی برای من بزرگترین داستان بود🙂
خیلی دوست دارم فایتینگ❤️💜
هق نمیخواستم کاری کنم که باعث بشه گریه کنی
امیدوارم از داستان خوشت اومده باشه
مرسی بابت حرفای قشنگت:)
منم دوست دارم:)
نه من این گریه رو دوست دارم 🙂
معلومه که خوشم اومده یکی از بهترین داستان هایی هست که خوندم😺
منم خیلی دوست میدارم🥺❤️💜
خوشحالم که از داستان خوشت اومده:)
من بیشتر چون شماها کسایی هستید که بهم امید میدید:)
من میخواستم ازت اجازه بگیرم چون من تو اپارت کانل دارم و به شدت از فیکت خوشم اومد اجازه میدی فیکت رو آپلود کنم؟تو سایتم؟
و زیرش اون منبع تو رو هم مینویسم....میتونم ممنون میشم بگی چون فیکت خیلی خوب بود و در ضمن چون برا این فیکت زحمت کشیدی وو..به نظرم درس نیومد بدون اجازه این کارو کنم... باز هرچی بگی چون فیک تو عه
ولی عالی بود هر چقدر که بگم و از تهیونگ هپی اند و دوباره مافیایی بزار
فایتینگ..بوراهه
چرا که نه
خیلی هم خوشحال میشم که داستانم تو کانالت باشه:)
ممنون که بهم گفتی :)
خیلییییییییییی عالی بود نویسندش کارش تو نوشتن سد اند عالی و همتا نداره سالت۲ شب دارم تو اتاقم زیر پتو میخونم زار میزنم خیلییییییییییی خوب بود
جوری عالی بود که من حس کردم واقعا تو لحظات اونارو دارم میبینم و از نظر نوشتن فوقالعاده بود....معنی و حرفایی که بود اول داستان خیلی به درد من خورد.
ولی من دلم برا ته سوختتتتتتتتتتتتتت ولی کسی که از اول سختی بکشه فقط با شانس میتونه زندگی خوبی داشته باشه
هعیییییی
واقعا این اولین فیک سد اندی بود که اشکمو در اورد.. بقیش مزخرف بودن........
در ضمن جدا از این
خیلی ممنون عزیزم:)
و بابت اینکه باعث شدم گریه کنی معذرت میخوام امیدوارم از داستان های دیگه هم خوشت بیاد:)
خیلی فیکتو دوست داشتم شاید باور نکنی ولی الان در اتاقو قفل کردمو دارم گریه می کنم نمیتونم جلوی گریه هامو بگیرم🙂💔💔💔.این بهترین فن فیکی بود که تو عمرم خوندم و خواهد بود خیلی ممنونم که برامون وقت گذاشتی و همچین فیک قشنگیو نوشتی و در اختیار ما گذاشتی تا ازش لذت ببریم🙂💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜.ولی خداییش خیلی با احساساتم بازی کرد ولی خیلی دوش داشتمممممم🙂😂💜💜💜 لطفابه داستان نوشتنو فن فیک نوشتنت ادامه بده💜💜💜🌦✨
مرسی عزیزم
خوشحالم که از داستان خوشت اومده:)
و بابت اینکه باعث شدم گریه کنی معذرت میخوام:')
حتما امیدوارم از داستان های دیگه هم خوشت بیاد:)
عررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررر
قشنگترین داستانی بود که خوندم
😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
هق مرسی عزیزم:)
حتما برو داستانتو بده فیلمشو بسازن 😭😭😭😭😭😭😭
خیلی خیلی گریه کردم 😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
آقا من خیلی احساسی ام این کارو با من نکنید 😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
اگه فیلمشو بسازی پر طرف دار میشه برو به بهونه این فیلم BTSرو ببین بگو میخوام فیلم بسازم با شخصیت شما شاید بشه ها ولی نمیدونم آخه خیلی خشگل بود شاید نتیجه وار باشه😐😭😭😭😭😭😭😭😭
مرسی مرسی حتما از ایده ای که گفتی استفاده میکنم:)
مرسی عزیزم:)
بچه ها از شخصیت هه سو خوشتون اومد:)؟
چهرش به نوع داستانی که تو زندگیش داشت میخورد؟
حستون درمورد این داستان چی بود؟
چه چیزی از عمق این داستان فهمیدید؟
اگه جواب بدید خوشحالم میکنید:)
شخصیتی که تهیونگ دوس داره مگه میشه خوشمون نیاد😂
اره فیسش به چیزی که تصور کرده بودم شبیه بود و اول داستانت یه خورده گنگ شروع شد ولی بعدش خیلی خوب بود و همینطور غم انگیز وقتی پارتای اخر گذشته هه سو رو گفتی از همونجا حدس زدم پایان خوش نداره چون از اول سختی کشیده اینکه تا ابد شاد زندگی کنه جور در نمیومد😞
درسته اینطوری داستان خوب نمیشد:)
باورت میشه نمیتونم توصیفش کنم🥺🙂❤️
میتونم بگم بهترین داستانی که تا الان خوندم بود🤯🤯🤯
افتضاح ترکوندی حرف نداره👌👌
اگه شد یه روزی فیلمشو بساز غوغا به پا میکنه😆
مرسی:)