ناروتو توده سیاه۷

بوروتو:من کجام بوروتو بوروتو. کاواکی با مشت میزنه تو صورت بوروتو.هوی براچی میزنی. کاواکی :خوب بی هوش شدی بیدارم نمیشدی. ها. میتونی:هالت خوبه بوروتو؟ اره خوبم. سوآدو:خوب میگی چرا تو موزه ایم؟ بوروتو:راستی، این لاکپشت تو ببینید. سارادا:این واقعا لاک پشت نیست. کاواکی:خوب به چه دردی میخوره؟

میتسوکی:وقتی که یک اوتسوتسوکی به این دست بزنه فعال میشه و اون رو به هر زمانی که خواست میبره. بوروتو:خوب تو اینو از کجا میدونی؟ 😓میتسوکی:بخواتر اون مار. چه؟ ها😲😲😲😲اینو ازم بکنید اینو ازم بکنید😵😵اخ. کاواکی:بروتو کارمات. بوروتو:ای لعنتی

لاک پشت:کشورتون احساس شد جناب موموشکی. سارادا:چی پس بخواتر همین کارما به کار افتاد. نه. نه اما دیر شد پورتال بوروتو سوآدو.و سارادا رو برد. کامیلو:🎵یه موشه گنده بود روی دوشش همش🎵وقتی فریاد می. بوروتو سارادا سوآدو:هاااااااااا اااااا اااااا. 🎵وقتی فریاد میزد چشمات میرفت سیاهی فقت🎵

اوراشیکی اوتسوتسوکی:شما ها نمی. ها😲. بوروتو سالادا و سودی عین قطار از روش رد میشن یک لحضه چرخیدن در زمان قطع شد. اوراشیکی:هی ها عجب چاکرا س خوش مزه و قدرت مندی. سوآدو تازه هوشیاری خودش رو به دست میاره همون موقع قولابه اوراشیکی میره تو بدنش. هاها هالا تو تله من افتادی. نه تو تو تله من افتادی. اونی که قلاب بهش وصل بود بدل بود و سوآدو واقعی پشت سر اون بود. سوآدو:مانگکیو راسنگان

اوراشیکی پرت میشه اونور ترف سارادا:چیدوری.بهد بهش لگد میزنه تا پرت شده طرف بالا بوروتو با لگد اونو میندازه پایین. راسنگان. مانگکیو راسنگان. شااااااناااااارااااااا. همه باهم اونو کش تن. اما. سارادا:داره چی میشه؟ بوروتو:یه نور یعنی میخواد مارو به یک زمان ببره. سوآدو:چه؟ یعنی خونه نمیریم؟ 😲. بوروتو:نه نمیریم