In the life..(jujutsu kaisen with you) episode ¹

Story of jujutsu kiasen with y/n ♡

کی فکرش رو میکرد انقد امروز روزی بدی باشه؟ ولش کن اصلا حوصله ی زیست ندارم سر کلاس حالا یک جلسه غایب بودم از همه سوالای آسون پرسید از من سخت شانس هم نداریم =/ ولش کن، ساعت چنده اصلا؟ وات؟؟؟؟ =/ ساعت ۱۱ شبه چه خبره مگه. ᪥᪥᪥᪥ {از زبان نویسنده} روی تختش دراز میکشه تا خوابش ببره اما به خاطر اینکه بعد از ظهر داشت فیلم ترسناک میدید شب یکم می‌ترسید برای همین گوشیش رو برداشت و گالری رو باز کرد تا بتونه با دیدن تیکه هایی از انیمه ها که به صورت ویدیو های زیبای کوچکی در اومدن یکم حواسش رو پرت کنه. میدونستی؟ اون یک اوتاکو بود بله یک نفر که شدید به انیمه علاقه داره، شخصیت مورد علاقش گوجو بود از انیمه ی جوجوتسو کایزن داشت خودش رو با دیدن ویدیو هایی از گوجو سرگرم میکرد که...

{از زبان y/n} واسا اگه الان دستم رو بزارم روی صفحه ی گوشی بنظرت میرم توی دنیای جوجوتسو کایزن؟ نه بابااا اینا همش توی داستانا و انیمه هاست.. ولی اگه بشه چی؟ امتحانش که مجانیه، زک امتحان میکنم حالا. هی هی هی( خنده های گوجویی) {از زبان نویسنده} y/n دستش رو روی صفحه گوشی گذاشت ..... هیچ اتفاقی نیوفتاد(بچم ضایع شد T-T ) {از زبان Y/n} میدونستم اینا همش توی داستاناست الکی دلم رو خوش کرده بودم =/ ایش.. ولی یکبار دیگه انجامش بدم چی؟ شاید شد؟ یک بار دیگه.. ولی شاید نه.. شاید هم بشه.. آقا اصلا اینا همش توی داستاناست من برم بخوابم... *یک ساعت بعد* آقا تصمیم رو گرفتم یکبار دیگه . وی دوباره انگشت خود را بر روی صفحه ی گوشی گذاشت. واسا خوابم میاد نمیتونم دارم بیهوش میشم شاید به خاطر اینکه امروز خیلی درس خوندم...؟ * صبح روز بعد* {از زبان نویسنده} به سمت دستشویی رفت تا صورتش رو بشوره همینجوری چشماش بسته بود معلوم نیست چطوری راه دستشویی رو با چشمای بسته پیدا کرده =/ از همون اولش هم مشخص بود علم غیب داره . y/n: واتتتتتتت چییچیچیچچیچی یعنی چی؟؟؟؟ نه برای چی دو بعدی شدم؟؟ . بله y/n عزیز تازه الان عمق فاجعه رو متوجه شد. y/n: نویسنده اینجا چه خبره؟؟؟؟ من که نمیدونم =) شما میدونید بچه ها؟ {از زبان y/n} شوخی میکنی دیگه؟؟؟ نه تروخداااا یعنی چی الان امتحان امروزم چی؟؟ قضیه چیه اقا کمککککک ...: y/nnnnn بیا از اون اتاق کوفتی بیرون ظهر شددد. وات این کیه داره صدام میکنه؟ ... یکم صداش شبیه...

واسا صداش شبیه گوجوعههههه واتتتتتت نهههه واسا واسا واساا مغزم داره ارور میده... چقدر خوشگلم... نه واس یعنی دارم خواب میبینم یا واقعا تناسخ پیدا کردم؟ نه نه نه شاید خوابم بزار یکبار خودم رو بزنم *زدن توی گوش خود* ایتاییییی!!! درد گرفت. نه مثل اینکه خواب نیست. ...: به خدا اگه نیای با هفت روش سامورایی میام.. y/n:تو کی؟. گوجو: معلم دوست داشتنی و زیبات گوجو سنسه . با سرعت جت از اتاق خارج شدم . y/n:دوربین مخفیه؟ گوجو: ها؟ y/n: سارا تو نیستی احتمالا؟ گوجو: هن؟ سارا کیه؟ y/n: سارا من که میدونم تویی داری از اینکه من گوجو رو دوست دارم سر استفاده میکنی ماسکت رو بردار بزار اون چهرهت رو ببینم قول میدم این دفعه نزنمت. گوجو: ... شاگرد عزیزم بیا با هم بریم پیش ایری سان( برای کسایی که نمیدونن ایری سان اسم پزشکی هست که توی انیمه هست همون زنه که زیر چشماش سیاه بود) یک معاینت بکنه شاید طب داری یا توهم زدی،. Y/N:خودم هم نمیدونم فکر کنم دیگه دارم میمیرم..

گوجو: ایری سان میشه این y/n مارو یک چکاب کنید فکر میکنم زده به سرش... نه چیزه یکم حالش بده. y/n: میشه یکی بزنید توی گوشم ببینم دارم خواب میبینم یا نه؟ گوجو: بیا بیا من داوطلب میشم. *گوجو خودش را برای کف گرگی آماده میکند* ایری: نه نه گوجو خجالت بکش.. y/n بیا بشین روی تخت.. از تو بعیده دیگه y/n . y/n: من نمیدونم اینجا چه خبره لطفا منو نجات بدید مغزم هنگ کرده فکر کنم. گوجو: شاید دیشب قرصا رو نخوردی @_@ y/n:سنسه باز گوله ی نمک شدین که ಠ_ಠ گوجو: من همیشه گوله ی نمک بودم. همیشه y/n:ببین سنسه من الان توی وضعیت درستی نیستم میام میزنمت ها ಠ_ಠ گوجو: نمیتانی ^^ تلاش نکن ای کوچک عه ضعیف. y/n: ایری سان بیا اینو بگیر به خدا میزمش بعد منو به دلیل کشتن یک معلم میندازن توی زندان ಠ_ಠ. نکن این کارو با من سنسه من آدم قانون مندی ام ಠ_ಠ

𑁍تمام شدن اپیزود 𑁍 با سلام و ارض ادب و خسته نباشید خدمت تمام خواننده های عزیز من سرور هستم نویسنده ی عزیزتون =) خب میخواستم درباره ی y/n صحبت کنم.. برای کسایی که نمیدونن y/n مخفف کلمه ی your name هست که یعنی شما باید اون قسمت اسم خودتون رو بزارید اگر هم میخواید میتونم از فارسیش یعنی ا/ت استفاده کنم به معنی اسم تو

تا قسمت های دیگه بای بای.. حتما حمایت کنید دوستان بای باییی