از زبون ا/ت:فلش بک:چند روز پیش حالم خیلی بد بود و سر درد و سرگیجه شدید داشتم پس تصمیم گرفتم برم آزمایش بدم تا از سلامتی خودم مطمئن بشم🙂. به کوک هم چیزی نگفتم تا نگرانم نشه. بعد صبحانه آماده شدم ورفتم تا آزمایش بدم☻.
چند روز گذشت و امروز رفتم تا جواب آزمایش رو بگیرم وقتی ورقه رو نگاه کردم حالم بد شد و تو چشمام اشک جمع شد😥. چرا من؟ آخه چرا من باید اینجوری میشدم🕸. سریع سمت خونه حرکت کردم وقتی رسیدم خونه لباس هامو عوض کردم و سریع به میا زنگ زدم دلم میخواست باهاش صحبت کنم چون این کار بهم آرامش میداد🕊🌼.
مکالمه ا/ت و میا🐞🌱🌲:
ا/ت: الو میا؟
میا؟ جونم
ا/ت: حالم خیلی بده....:)
میا: چت شده دردت به جونم؟
ا/ت: جواب آزمایش رو گرفتم💔☻.
میا: نگو که....
ا/ت: هووووم دارم میمیرم.
میا: باورم نمیشه.
ا/ت:💔☻.
میا: خدانکنه دیوونه، کی گفته قرار بمیری؟
ا/ت: یه خواهشی ازت دارم.
میا: جونم بگو🙂.
ا/ت: 💔 فقط کوک نفهمه.
میا: چرا کوک نفهمه؟ حالشو دیدی؟
ا/ت: نمیخوام ناراحتیشو ببینم....:)
میا: هر شب حالش بد میشه بدون تو نمیتونه..... دیوونه شده
بچه ها پارت ۲ منتشر شد میتونین بخونین
نه عزیزم اتفاقا اصلا ناراحت نشدم خوشحال هم شدم که راهنماییم کردی
ولی عالیههه
ببین اگه همینجوری بمیره خیلی مسخره میشه مثلا یه بیماری بگو چون توش گفتی سر درد و اینا مثلا یا سرطان مغزی بگو یا چیزی مثل این من چون پدربزرگم سر بیماری مغزی فوت کرد راجبش اطلاعات دارم مثلا میتونی بگی یه توده توی سرش هست و یه عمل پر از ریسک داره و از این حرفا
سلام عزیزم ممنون که بهم اطلاعات دادی.
خواهش میکنم ببخشید اگه ناراحت شدی 🙃
توروقران پارت بعد
حتما پارت بعد رو میزارم
بعدی
فردا بعدی رو میزارم
فالوییی
ممنون
فالوم میکنی؟
100🥺
جبران میکنی؟ ✨
99
98