سخته پیشش باشی پارت چهار

اتفاقbts رو بخونید حتما عالیه به سرعت درو باز کردم و کوک رو دیدم که نگرانه کوک* من# *چت شده مگر قرار نبود بری ایران #وقتو تلف نکن برو به پسرا بگو که وسایلاتونو جم کنید قرار برنامه جدید داشته باشید داشتم می دویدم برم وسایل میکاپ رو جم کنم *اوووو کجا می ری چنین شتابان

#زود باش برو وسایلاتو جم کن خودم به پسرا می گم * منظورتو درک نمی کنم ولی باشه راسی کجا می ریم تو مگه قرار نبو.... الووو اوووف از دست این خل بازیاش البته از همین خل بازیاش خیلی خوشم اومده پسرا تو اتاق استراحت بودن که یهو درو باز کنم با تموم سرعت هیچکودوم براشون پشم نموند همشون:ا/ت؟؟؟ اره خودمم پاشیدددد وسایلاتونو جم کنید باید برای برنامه جدیدتون حاضر شیدددد همشون:چه برنامه اییی من:یه برنامه ای که من تدارکشو دیدم

شوگا:توش تخت خوابم داره ؟؟ اره هوپی :اگر برنامه رو تدارکاتشو تو چیده باشی صد درصد خوش میزگره اره حالا زود باشید پروازمون از دست می ره تهیونگ:ر..راستی ا/ت نمی ری ایران چرا می رم اول شمارو راه اندازیی میکنم ...وسایلشونو جم کردن...

توی راه فرودگاه بودیم که همشون ازم می پرسیدن کحا می ریم ولی هیچی نگفتم سوار هواپیما شدیم و رفتیم جای ویژه عوامل همشون اونجا بودن و ما هشت نفر کار هم نشسته بودیم من:خوب گوش کنید چی می گم داریم میریم ایران پسرا:چییییییییی

قرار اسم برنامتون این باشه بی تی اس این ده ایران همشون دهناشون باز شده بود من گفتم سو واتتتتت

کوک: ولی چحوری پی دی نیم رو راضی کردی ؟؟ من: خواستم این بود خود پی دی نیم گفت یه خواستتو بگو بهم

پسرا:واووووووووووو هوپی :تو ایران اسپرایت دارید #اره شوگا:تختم دارید #ارهههه

جین :چند تا از غذاهای خشمزه رو بگو#فقط می تونم بگم قورمه سبزی نامجون :چیزاتون زد شکسنه دیگه اره #نه

جیمین:پماد قد باندی دارید که دیگه این همسرت مسخرمون نکنه. #معذرت ولی نه

کوک:شیرموز چی. #داریم ولی اعتماد بهش ندارم ولی خودم درست می کنم تهیونگ : نودل چی دارید #ارههههه همچی داریم اووو چه خوب ........

اتفاق bts رو یادتون نره