انرژی بی پایان پارت5

(وای وای بچا حوصله ندارم پارت قبلو نگاه کنم برای همین از این جا شروع میکنم این علامتπیعنی از زبون یکی مثلا πادرینا) از زبون ادرینا:وقتی مارک گفت باخودم گفتم ادرینا تو مردی ادرین تورو میکشه 😭. مری:ادی داداشم چی میگه. مارک:وای سلام عشقم نمیدونستم با اجی مل هم کلاسی هستی. ادرین:اولن دوست نه هم کلاسی دومم ادرینا تو مارک رو میشناسی سومم تو کجا اینجا کجا رفیق😂😂😂(هاها ها برگ هاتون ریخت😂فکرشم نمیکردین که دوست از اب در بیان نه) مری:داداش میشناسیش.... مارک:اره بابا ما رفیق شیش هم هستیم 😆....... ادرین:ام داداش بیا بریم اونور کارت دارم😓......... مارک:بریم.......... راوی:ادرین به مارک میگه که ها، ش، ق مری شده مارک میزنن زیر خنده و بعد میگه تو که میگفتی من به عشق اعتقاد ندارم الان عاشق ابجی من شدی ها😂😂😂😂😂..........

روز بعد لباس مری) داشتم از مدرسه بر میگشتم که استاد کوفین رو دیدم که داره با استاد اگرست حرف میزنه منم برای اینکه بگم شماهارو نمیدم هدفن رو گذاشتم و اهنگ رو پلی کردم نزدیکشون که شدم اگرست منو دید و صدام زد....... ادرین:مرینت......... مری:ام😅سلام استاد اگرست سلام استاد کوفین....... ادرین، لوکا:سلام مرینت خانم...... راوی:لوکا مرینت و ادرین رو دعوت میکنه به یه ایس پگ(ببخشید اگر اشتباه نوشتم😓)

لوکا:بچا سفارش امد..... مری:اونی که توت فرنگی بیشتر داره مال من........ ادرین:بیا...... مری:مرسی استاد....... لوکا:استاد؟؟؟؟؟ مری:اره استاد امروز استادمون شدن....... لوکا:رفیق من نباید بدونم که تو استاد شون شدی؟؟؟؟؟ادرین:😅ام یادم رفت بگم........مری:استاد ببخشید شمابا استاد کوفین هم دوستین؟؟؟؟؟؟کالو:منظورت چیه که هم با؟؟؟؟؟؟ مری:اخه با داداشم مارک هم دوستن....... لوکا:مارمولک خودمون؟؟؟؟؟ادرین:اره😂....... مری:استاد مارمولک؟؟؟؟؟ به داداشم میگین😡😤سر داداشم خیلی غیرت دارم........ لوکا:😂😂😂غیرت بچه غیرت چیه تو اینو بگو........πمری:بلند شدم ایس پگ زدم توی صورتش گفتم نوش جونت بعد رفتم بیرون

مری:مرتیکه &#@&#@(اینجا فوش میده) رفتم خونه با عصبانیت تمام در اتاقمو بهم زدم که نزدیک بود از جاش در بیاد..... مارک:مری چیشده؟؟؟؟مری:من دیگه نمیرم دانشگاه😤...... مارک:چیییییی چرا چیشده...... مری:مرتیکه &#&#&#به داداشم میگه مارمولک...... مارک:لوکا؟؟؟؟؟مری:اره استاد کوفین