6 اسلاید صحیح/غلط توسط: •♡رومئو♡• انتشار: 3 سال پیش 95 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
...
سلام خوبید ؟خوب....
رفتم داستان چک کنم و دیدم که کلا بهم ریخته و تو اینجا کل پارت رو میزارم
برید اسلاید بعد....👈🏻👈🏻
میبل:بله؟.دیپر:برو تفنگ رو بیار😑.ارجن و توماس:هن؟؟😳.میبل:برادر شَفت زیاده روی نیست؟.دیپر:احتیاط شرط عقله.میبل:دیپرر😐.میبل:باشه باشه 😑پس باهاشون چکار کنیم؟. میبل:نمیدونم ولی الان تو خطرن...دیپر:بزار تو خطر بمونن اصلا عروسک بیل شن😑.توماس:جان؟!.دیپر:بادمجان... ارجن:وایسین یکی مثل آدم توضیح بده اون چی بود؟؟؟...توخطر چی هستیم؟؟؟....بیل کیه؟؟؟؟.توماس هم تایید کرد و من الان باید چیکار کنم؟؟؟.دیپر:عقل شما نمیرسه..تمواس یقه منو گرفت میخاست بزنه که ارین اومد:هی توماس داری چیکار میکنی؟؟😧.ارجن:توماس بس کننن!!!توماس ولم کرد وای خیلی ازش بدم میاد.توماس:ولی باید توضی...نزاشتم حرفشو بزنه که حافظه شون رو پاک کردم(رومئو:اونو از کجا اوردی؟؟؟دیپر:تو کیفم بود.رومئو:فورد؟!. فورد:بله؟. رومئو:اینو چرا دادی به دیپر باید داستان یه جور دیگه میبود خراب کردیی!!!. فورد:ببخشیددد!!!. دیپر:بابا داستانو ادامه بده. رومئو:باشه....) آرین با ترس گفت:ب..با دا....داداش ...م...من....چی....چیکار.....کر...دی؟؟😟. دیپر:عه تو رو یادم رفت....بوم و پاک شد😑. میبل:بدو دیپر زنگ کلاس خورد. دیپر:باشه. بعد با میبل رفتیم کلاس... معلم:بچه ها کسی توماس و ارین و ارجن رو ندیده؟. چیزی نگفتم بعد چن دقیقه اومدن ولی از ارین خیلی بدم نمیاد... معلم:کجا بودید؟ اونا:ببخشید دستشویی بودیم... معلم:برین بشینین... معلم درسش رو داد زنگ تفریح خورد...
میبل:هی دیپی پاسیفیکا رو ندیدی؟. دیپر:نه... توماس اومد:هی دیپر اون دختره که..دیپر:هن؟. توماس:پاسیفیکا اون این نامه رو داد بهت. دیپر:خودش داد؟.توماس چیزی نگفت مطمئنم یه کلکی سوار کرده پس نامه رو پاره کردم و رفتم تو کلاس....توماس* به خشکی شانس اون باهوش تر از این حرفاس... رفتم تو کلاس بود گفتم:چرا پاره کردی؟؟. جوابی نداد عصبانی شدم....اون چش شده قبلا خیلی ترسو بود برای همین رفتم مستقیم ازش پرسیدم:هی دیپر؟. دیپر:بله؟. توماس:تابستون کجا بودی؟؟. اولش جا خورد خیلی استرس گرفت یعنی واقعا کجا بود با استرس گفت:چطور مگه..و بعد خنده عصبی کرد توماس:هیچی فقط تغییر کردی... دیپر:"خب معلومه وقتی با هیولا ها روبه رو شی و کلی ماجرا داشته باشی تغییر میکنی" . دیپر سکوت کرده بود با عصبانیت گفتم:حرف بزن! دیپر:رفتم یه مسافرت....بیخیال شدم و نشستم رو نیمکت. دیپر:"اون یعنی چیزی فهمیده؟خدایا!!" ...ناشناس* خب همچی طبق نقشه پیش رفته درخت کاج بزودی میبینمت 😈.
بچه ها همینجا وایسید و حدستون رو راجب ناشناس کامنت کن!!😊
دیپر* چرا همچین سوالی پرسید؟! اصلا میبل کجاست؟! از کلاس رفتم بیرون نه اینکه خیلی از توماس خوشم میاد! دنبال میبل رفتم بعد کلی گشتن پیدا کردمش اونم کنار کی؟ دیپر:سلام میبل کجا بودی کلی دنبالت گشتم؟. میبل:داشتم با آرین بازی میکردم مگه نه آرین؟. آرین:آ..آره. دیپر:باشه؟...میبل باید باهم حرف بزنیم.. میبل:در مورد چی؟. دست میبل گرفتم و رفتم یجای خلوت. دیپر:در مود آرین!. میبل:چطور مگه؟. دیپر:میبل! آرجن رو ندیدی؟ چرا به ارین اعتماد میکنی ازش بدم نمیاد ولی خب....میبل:بدت میاد. دیپر:نه!.
میبل:ببین داداشم اعتماد چی؟ها اگه اعتماد کنی دنیا خراب میشه؟؟نه ،ببین بحث هیولا ها نیست پس بیخیال شو!!. دیپر:..باشه. رفتم اخه من اینجوری شدم؟ یهو یه صدای خیلی بدی اومد خیلی سرم درد گرفت و بیهوش شدم... چن ساعت بعد* ....:چرا بیدار نمیشه؟. چشام رو کم کم باز کردم یه نفر رو دیدم خیلی تار بود تشخیص ندادم کیه ....:بلاخره بیدار شدی.دیپر: تو..کی ....هس....تی؟. ...:خاک تو سر حافظت کنم...
همینجا کات میکنم تا پارت بعدی بای🙂❤
😐🤝 خب....
بای👋🏻👋🏻
6 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
9 لایک
میگم چرا دیگه ادامش نمیدی؟ خیلی خوبه داستانت که
تو بررسیه😊
عالی:)
ممنون
ممنون