وقتی با جیهوپ دعوات میشه۳(پارت اخر)

جیهوپ:الان وقت فیلم دیدن نیست برو حاظر شو بریم بیرون. ا. ت:من با تو هیچ جا نمیام. جیهوپ:چرا میای. ا. ت:نمیام.(اینو که گفتی جیهوپ بلند شد و خم شد و ب... غ... ل... ت کرد و بلندت کرد تو هم شکه شده بودی دست و پاهات و تکون میدادی و سعی میکردی از ب... غ... ل... ش بیای پایین) ا. ت:ولم کن بزار بیام پایین. جیهوپ:بهت گفته بودم من یه حرف و فقط یک بار میزنم اگه گوش ندی به زور چیزی و که میخوام باید انجام بدی. (دست به سینه شدی و بهش چشم غره رفتی). (رفتین تو اتاق جیهوپ تو رو گذاشت روی تخت و رفت سمت کمدت و یه هودی سبز که خودش برات خریده بود و اورد و داد بهت) جیهوپ:بپوشش ا. ت:نمیخوام.جیهوپ:باش پس خودم برات میپوشمش. ا. ت:هی هی لازم نکرده خودم میپوشم. (جیهوپ:خنده ریز) (رفتی و هودی و پوشیدی و ارایش قبلی تو پاک کردی و این دفعه یه ارایش ملایم و قشنگ کردی، جیهوپ هم حاظر شد و اومد کنارت و تو ایینه نگاهت کرد) جیهوپ:خیلی خوشکل شدی. ا. ت:مگ نبودم؟!. جیهوپ:(خنده ریز) چرا الن قشنگ تر شدی. جیهوپ:بریم؟. ا. ت:مگ میتونم مخالفت کنم؟.

جیهوپ:نه.ا.ت:پس چرا میپرسی؟ (از کنارش رد شدی و رفتی جیهوپ هم پشت سرت اومد، ماشین و زد و اومد در و برات باز کرد ت هم رفتی و نشستی، جیهوپ هم اومد و نشست و شروع کرد به حرکت کردن) جیهوپ:خب اول بریم ناهار بخوریم، کجا بریم خوشکلم؟. ا. ت:برام فرقی نداره. جیهوپ:اوووم باش. (داشتین میرفتین که مسیر برات خیلی اشنا بود بالاخره رسیدین اره درست فکر میکردی این رستوران اولین باری بود که تو و جیهوپ همو دیدین) جیهوپ:بریم خوشکلم.(بدون هیچ حرفی پیاده شدی و رفتین داخل رستوران،یه میزه دونفره انتخاب کردین که ی گلدون پر از گل های رز قرمز که تو دوس داشتی تزیین شده بود) جیهوپ:چی میخوری عزیزم؟.

(جواب ندادی) جیهوپ:اوووم باشه خودم میدونم چی دوست داری. (گارسون اومد) گارسون:سلام خوش اومدین غذاتون رو انتخاب کردین؟ جیهوپ:بله لطفا دوتا سوپ کیمچی. گارسون:بله الان براتون میارم. (گارسون رفت) جیهوپ:عزیزم نمیخوای باهام حرف بزنی؟ از دیشب باهم حرف نزدیم. ا. ت:حرفی ندارم. جیهوپ:وقتی اینجوری میگی قشنگ معلومه که کلی حرف داری. ا. ت:مگه حرف هام برات ارزش داره؟ جیهوپ:معلومه ک ارزش داره بگو چی ناراحتت کرده باهام حرف بزن تا بتونم کمکت کنم. ا. ت:باشه پس میگم تو هم خوب گوش کن(با انگشت حرف میزنی)

ا. ت:از اینکه با دخترا حرف میزنی بدم میاد،از اینکه(پرید تو حرفت) جیهوپ:من با کسی حرف نزدم من فقط کمکش کردم. ا. ت:اصن از اینکه کمک شونم کنی بدم میاد(با تن صدای بلند) ا. ت:گوش اقای محترم من تحمل ندرم شاید اصن حق با تو باشه ولی من نمیتونم اینجوری نمیتونم. جیهوپ:تو خیلی حساسی:ارهههه من حساسم خیلی هم حساسم خوبه؟ خیالت راحت شد؟ جیهوپ:تو نباید انقدر حساس باشی وقتی میدونی فقط من ت این دنیا به تو اهمیت میدم. ا. ت:نمیدونم جیهوپ نمیدونم بعضی وقتا خس میکنم دوسم نداری(با بغض). جیهوپ:من ع... ا.. ش.. ق.. ت... م خودت بگو چجوری بهت ثابت کنم هر کاری بگی انجام میدم. ا. ت:نیازی نیست ماری انجام بدی من فقط خودتو و توجه تو میخوام همین(با بغض که بک قطره اشک از صورتت پایین افتاد) جیهوپ:نه نه لطفا کریه نکن، ا. ت من فقط مال تو ام ت ام فقط ماله منی اگ کاری مردم که فک کردی دو.. ست ندارم واقعا متاسفم لطفا من و ببخش بهت قول میدم دیگ تکرار نشه. (دستتو گرفت). ا. ت:آه باش آه‍ شاید من یکم زیاده روی کردم ببخشید جیهوپ:اشکالی (گارسون اومد و غذاتونو اورد) بفرمایید تا پایان غدا چیزی نگفتین غذا که تموم شد رفتین شهربازی و باهم اشتی کردین 🥳

خب خب تموم شد امیدوارم خوشتون اومده باشه هههه🥰🥰🥰😘😘😘😘😘 لایک یادتون نره