رویای میراکلس فصل2 قسمت5 (جنگ پایدار)

سلام بر اجی هام.این قسمت هیجانش بالاست پس لطفا تا اخر بخونید.و حمایت یادتون نره

اول بالا خوانده بعد داستان خوانده شود(دو روز بعد روز عروسی ) توی این دو روز به خوانواده ها خبر داده شده، توی رسانه ها اعلام شده و لباس های عروسی و سالن اماده شده____ کامیلیا:مامان نگاه کن خیلی خوشگله (عکس بالا ) مرینت:اره خیلی😍، ادرین:به چه خوشتیپ شدی پسرم انگار پسر پادشاه میخواد عروسی کنه😉 کیریس:نه پدر به خوشتیپی شما که من نمیشم ،هوف ادرین:چی شده پسرم! کیریس:کاشکی میزاشتید کامیلیا رو ببینم😧 ادرین : نه نمیشه .😐

عکس لباس کیریس

زنگ گوشی:دینگ دینگ ادرین: بله عزیزم مرینت :ادرین کجا موندین ادرین: الا میایم ...کیریس بدو برو که منتظره (چند دقیقه بعد ) کامیلیا : کیریس اصلا باورم نمیشه ما چند دیقه دیگه زن و شوهر میشیم کیریس : اره منم، بریم راوی:خب کشش نمیدم کیریس و کامیلیا نشستن و عاقد امد عاقد:خانم کامیلیا آیا مایلید با کیریس اگرست ازدواج کنید کامیلیا:بلههههه عاقد: اقای کیریس آیا مایلید با کامیلیا اگرست ازدواج کنید کیریس:بله😄 راوی:همه بلند شدن و دست زدند ناشناس: مبارک باشه مبارک باشه ،ببخشید من خودم معرفی نکردم من کالن هستم مرینت و ادرین: تیکی اسپانس ان ، پلگ کلاوز اوت (فلش بیک به دیروز) مرینت : ادرین با نادیا تماس گرفتی ؟ ادرین: اره قراره ساعت 3 بریم استودیو

(ساعت 3) مرینت:سلام خانم نادیا. ادرین :سلام،نادیا: سلام خوش آمدید بفرمایید الان برنامه شروع میشه ..3، 2، 1،نادیا: سلام به همگی من نادیا شاماک هستم و امروز افتخار دارم از جناب ادرین اگرست و خانم مرینت اگرست مصاحبه کنم . خب جناب اگرست بفرمایید برای چه به اینجا امدید؟ ادرین : ما خواستیم بگیم که من کت نوار و مرینت هم لیدی باگ هست و اگر باور ندارید بفرمایید پلگ کلاوز اوت مرینت: تیکی اسپانس ان، ما امدیم اینجا که بهتون هشدار بدیم که فردا یک موجود به نام کالن میاد در جشن عروسی بچه های ما ،پس هر لحظه در جشن اماده باشید . ادرین : دلیل اینکه ما نتونستیم بعد از شکست هاکماث بهتون هویت مون را بگیم این بود که خیلی در اون یکی زندگیمون گرفتار بودیم . اما ما مثل همیشه از پاریس محافظت میکنیم . خداحافظ. (راوی : وای مرینت حتما الان هر کی توی استودیو بود شوکه شده بود 😂 مرینت : اره از تعجب رنگ به رخ نداشتن من باید برم بابای)دوستان معذرت میخوام ولی قول میدم از صفحهی بعد داستان هیجانی بشه و بیشتر داستان مینویسم و زود به زود مینویسم 😊

(فلش بیک به زمان حال) کالن : به به میبینم از قبل اماده شدید😄 اما هیچ تاثیری روی من نداره (عکس کالن اسلاید بالا) کت نوار : فکر کردی،ما با اتحاد همهی ابرقهرمان ها تو هم نابود میکنیم . لیدی باگ : ما از چه چیز هایی که گذر کردیم و اون ها رو شکست دادیم تو که چیزی نیستی😡 کالن: دیگه داری زیادی حرف میزنی کفشدوزک کوچولو ، من فردا با ارتشم برمیگردم پس بهتره اماده باشید اما هرچند اگر اماده هم باشید حریف من یکی نمیشین ها ها ها ها 😃 لیدی باگ : لطفا همه اروم باشید ما در پارس یک پناهگاه درست کردیم شما لطفا تا امشب خونه هاتون رو تخلیه کنید . کت نوار : شهردار و رئیس پلیس لطفا حواستون به همه باشه برژوا:باشه😊 لیدی باگ :کیریس و کامیلیا شما هم برید خونه و معجزه گر هاتون رو بردارید . :چشم کتنوار : ما باید از تمام معجزه گر ها استفاده کنیم . لیدی باگ : اره 😐

(فلش بیک به فردا) راوی:تمام ابرقهرمان ها به صف بالای پشت بوم رو به روی برج ایفل ایستاده بودند حتی کیریس و کامیلیا که اسم ابر قهرمانی (کیریس=کارکی)(کامیلیا=تک بای)لیدی باگ:خب تمام توضیحات رو قبلا دادیم پس الان نقشه روبه همتون میگم خب،پیگلا ،مانکی کینگ ،ریوکو ،پگاسیس ، موش متحد یا مولتی موش، کاراپیس و ریناروژ شما از جلو حمله کنید. کت نوار:بانیکس و وایپیریون شما حواستون به زمان باشه که اگر مشکلی پیش امد زمان رو به عقبل برگردونین یا از اتفاقات اینده با خبرمون کنید همه با هم:باشه😐 لیدی باگ و کت نوار: بریم که رفتیم حمله✊

دوستان گلم هر چند دیر اما بالاخره بعد از مدت ها موفق به پارت کامل شدن پارت جدید رویای میراکلس شدم و شماراخیلی دوست دارم😘 و از صمیم قلبم سال جدید میلادی 2022 را به همهی اجی هام و دنبال کنندگانم و ناظران عزیز و تمام عوامل تستچی تبریک میگویم 🎅💗❤