پارت -۱ همسایه جذاب من 💟

پارت ۱-   - ات. داشتم از سر کار  می یومدم خونه شب بود بارون می یومد سردم بود رفتم سوار اتوبوس بشم با سرعت رفت خیس شدم شتتتتتت !! یهو یکی دست رو شونم گذاشت واییییییییییی؟ (علامت طرف&) &این دستبند از کیفت افتاد بگیر آدم ندیدی ؟ -ات. من هول شوده بودم رفتم رسیدم بلاخره خونه رفتم حموم🛁 تازه اومدم بیرون رفتم حوله رو بپوشم که یکی زنگ خونه زد رفتم درو باز کنم سلام شما ؟ پستتون ، امضا کنید امضا کردم 📦 رفتم قهوه درست کنم وایی باز چراااا تموم شده لباسم پوشدم و رفتم زنگ همسایه رو زدم           - ۱ت. دوباره زدم و دوباره #بله بفرمایید - ات. ببخشید قهوه دارید. من همسایه پایینی تون هستم ، آخه قهوه ام تموم شده ¿

بله دارم وایسید همین جا الان میارم -ات.وای چه خونه تمیزی چه مرد خوشتیبی #بفرمایید - ات. ممنونم قهوه رو درست کردم ، اما این پسره نظرم و جلب کرده هااااا فردا صبح زنگ گوشیم خورد برداشتم بله - ۱ت. چی کار داری کیسو  $:امروز مهمونی دارم تو کلبه تو میای  - ات.من و از خواب بیدار کردی اینو بگی خوب میام باشه ساعت چند ؟¿ $:ساعت ۱۱ شب اما گوش کن هر کسی با دوس پسرش میاد اما چون تو نداری برات یکی سراغ دارم * - ات. نه نه نه من نمی خوام $:چرا می خوای حالا امشب زود برس بقیش تو مهمونی - ات. باشه بای $:بای بای 👋🏻 - ات. چی بپوشم وای این ، نه اینم نه ،  این لباس خوبه ولی خیلی بازه برای اولین قرار خوبه 👠👛 -ات. کفش و کیف خوبه ، ست جواهراتم انداختم 💎

رژ گونه کجاست آها اینجاست چند وقته حواس پرت شدماااا 👝👝 دیگه حاضر شدم یه تاکسی گرفتم و رفتم بعد از یک ساعت رسیدم - ات. وای چقد ناز شده اینجا 😵 ^: وای جلوی پاتو ببین دختر دستو پا چلفتی -  ات. کم کم دارم اصبی می شم _-_-_-_-_ - ات. رفتم داخل مهمونی سلام کیسو سلام .ات. ببین اسم این پسره تهیونگ پسر خیلی خوبیه (علامت تهیونگ@) @:سلام .ات. میخوری 🍻 - ات. سلام تهیونگ آره میخورم * گارسون یه شیشه♤♧🍾 - ات. چقدر تلخه ....🍺 تهیونگ : جون بیا برقصیم - ات. راستش نمی خواستم برقصم ، تهیونگ من میرم رژلب رو درست کنم الان می یام ، راستش رفتم هوا بخورم از استرس داشتم آب می شدم * - ات.  وای پام پیچ خورد______ یکی من گرفت ! #:مواظب باش ؛ شما همسایمون نیستید !!

- ات. آره من همسایتونم !!!!!شما اینجا چی کار می کنید !!!!!!!!!!!! #:من دوست آقای جون کوک هستم!ایشون استاد دانشگاه من هستند * - ات. آقای جون کوک ! آها ایشون به تازگی استاد دانشگاه منم هم‌ شدن  #:اووو واقعا!! ببخشید نشد خودم رو معرفی بکنم من جمین هستم * - ات. منم - ات. هستم . #:می خواستم بگم - ات. کرواتم خوبه !¡ - ات. یکم کجه (ات با دستش کروات جمین رو درست کرد) الان درست شد *( ادمین:اووو چه غلطا) $:وای چی  ات. یعنی به بهترین دوستش کیسو یعنی من خالی بست وای براش متاسفم ..... - ات. چشمش به پنجره می خوره و کیسو می بینه که داره بهش نگاه می کنه اما مثل اینکه جمین از ات. خوشش اومده و دستش می گیره تا برن مهمونی*( ادمین :جمیناااا اینا چه کاریه که تو داری میکنی ) - ات. بهش گفت نه نریم و بهش قضیه تهیونگ و گفت..............

چون تهیونگ برای کیسو خیلی باارزش بود و اینکه تهیونگ دوست خانوادگی کیسو بوده........ و کیسو  بد جور عصبی شده بود  * رفت پیش دوست پسرش نامجون و بهش گفت بغلم کن جیمین  ات. یهو بغل کرد - ات. ولم کنننننننن ...... و سر .....لحظه ...........کاتتتتتتت ‌‌‌.......میدونم کرم دارم ات. جیمین  ع لا ق هم که بهم داشت و گفت منم بهش گفتم که ازت خیلی خوشم اومده و بهم گفت از همون اول که دیدمت ع اش ق ت شدم من داشتم از خجالت آب می شدم و اما ........... 👫

کیوتا 💜 لطفا همایت کنید 💜 وگرنه ادامش نمیدم 🤍