پارت 3 امیدوارم خوب باشه
تهیونگ نشست رو صندلی کنار تختم پرستارو دکتر اومدن معاینم کردن دکتر: باورم نمیشد اینقدر حالش خوب باشه وحشتناک تصادف کرده بود دنده ی راستش خورد شده بود پاش شکسته بود زخما و کوفتگی ها هم بودن الان فقط کوفتگی و شکستگی دنده هاش خیلی وخیمه وگرنه خوبه خوبه اصلا من تعجب کردم آقای کیم خانومتون خیلی شانس اورده، من: وات؟😐😬خانومتون؟ دکتر: بله؟ من: هیچی😅 دکتر: فردا مرخصه، من: چیزه ته من اون موقع فک کردم مامانمی(عجب دروغ شاخی) تهیونگ: اره من که میدونم تو راس میگی من: ههی مسخرم نکن راسی یه سری لباس بعلاوه گوشی عزیزم تهیونگ: تو تصادف خورد شد میخوای برات... من: فک کردی من یه گوشی دارم اونی که دنبالمه فقط برا تماسه چون احتمال میدم که یهو بیفته بعد عشقم خورد شه! عمرا برا همین همیشه گوشی اصلیمو تو خونه میزارم تهیونگ: مگه بچته؟ من: نه ولی زندگیم بدون اون پوچه خب کجا بودیم آره من یه سری چیز میخوام برو به فلکس بگو برام بیاره تهیونگ: ببخشید بعد یه سوال امم خب لباسای زیرم اون میاره؟ من: نه تهیونگ: پس چی؟ بعد از مرخص شدنم میرم خونم و.. تهیونگ: خب من میارم. من: خجالت بکش منحرف دست منو از پشت بستی 😂😐 تهیونگ:باشه من میخواستم کمک کنم. من: خب حالا چرا بدت میاد؟ برو بیار فقط نبین😐هرچن منطقی نیس تهیونگ: من رفتم اووف ینی همش یه خواب بود؟ وقتی اونجا غذا میخوردم مزش خیلی واقعی بود... ینی واقعنی بود یا نههههه یهو در باز شد شوگا، کوکی و جیمین اومدن تو خوب شدن خانومت مباررررکککک تههه تهههه ته....؟ کوشی من: رفت کار داشت خانومت؟؟ من مربیتونم خجالت بکشید کوک: دیدید گفتم چیزی بینشون نیس ته تا همیشه منو دوس داره 😏😂 جیمین: آخه بعد از تصادف و کما کیم شی خیلی ته ناراحت بود غذا نمیخورد خب ینی این طبیعیه ایا؟ شوگا: خیلی پیداس دیگه همو دوس دارن، دارن از ما قایم میکنن بچ من: نه بابا چیزی نیس عههه میبرن میدوزن فقط سفارش بچه ندادن😑اگه ندیدین تو تمرینات نابودتون کنم😎 +اوکی ما رفتیم بیرون.
8 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
4 لایک
عالییییی😻🦋
پارت بعد پلیز
وای خیلی خوبه هههه🤣🤣🤣👌🏻👌🏻
🤣😂🤣خیلی خوبه👌🏻👌🏻