سلام بر دوستان عزیز من😀
امیلی:ادرینننن چیکار کردیییی گابریلللل گابریل:چی شده واییی ادرینننن زنگ زدم به انبولانس امیلی: ادرینو گرفتم تو بغلم داشت از دوتا دستش خ*و*ن میومد.........(۵ دقیقه بعد)امیلی: انبولانس اومد ادرین خیلی ازش خ*و*ن رفته بود دیگه از حال رفته بود باهاش رفتم تو انبولانس مچ دست چپش با کف دست راستش خ*و*ن*ا*ش*و پاک کردن ولی هنوز بیهوش بود رسیدیم به بیمارستان گابریل هم با ماشین پشت سرمون اومد بردنش تو اتاق به ماهم گفتن بیرون وایسید
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
70 لایک
سلام Nika خانم
درسته 👆
داستانت عالی فقط ی ایراد داره
اینکه در هر صفحه کم می نویسی و دوم اینکه خیلی داری از اون چیز های ناخوشایند داره تو اصلا نباید چنین چیز های رو بنویسی
چون شاید ی بچه ۸ یا ۹ ساله داستانتو بخونه
من قبلا داستان نوشته بودم ی بچه ۸ ساله داستانمو خونده بود و نظر داد
الان داستانامو پاک کردم
MSV
| 4 ساعت پیش
چی بهم دادی؟؟😂
هیچی شوخی کردم هیچی بهت نگفتم فقط خیلی نامردی از پارت بعدی آدرینتی کن لاقل😢
عالی بود
کاربر hedieh و Manely حالا کدومتون داستان منو منتشر کردین؟؟😂😂
باید توسط3تا ناظر تایید بخوره تست
هالی بعدییییییی
ای خدا مگه قرار نشد دیگه انقد غمیگن ننویسی لطفا سریع تر ادرینتی کن 😢🥺
یه چند تا پارت دیگه باید صبر کنی😀
عالیییییی
عاشقشم عالیییییییییییی بود
عالییههههه خیلی خوبه 😍😍😍😍😍😍😍بعدی بعدی بعدیییی😍
تا پارت 26 گذاشتم
عالی بود 🥺😭