مرینت: آدرین اومد تو اتاقم باید جمعش میکردم گفتم اقای جونز شما دیگه کاری با من ندارید ؟ لوکا پشت تلفن : مرینت نمیتونی حرف بزنی ؟ مرینت: نه آقای جونز لوکا : باشه خدافظ مرینت: خدانگهدار ( تمام این مکالمات در حالی که ادرین وایساده بود گفته شد ) مرینت: بله با من کاری داشتید ؟؟ ادرین : اگه میپرسیدم کیه پ.ر.ر.و.ی.ی بود گفتم میخواستم ببینم اومدی یا نه . لطفا شام منو بیار تو اتاقم مرینت : چشم ......... مرینت: با لوکا رفتم تو چت چتشون 👈🏻 مرینت : لوکا باید یه گوشی دیگه برام بیاری دیگه نمیتونم باهات با این گوشی ارتباط بگیرم . لوکا : مگه لو رفتی ؟؟ مرینت: نه ولی هر وقت ادم ع.ا.ش.ق کسیه معمولا روش حساس میشه . احتمالا آدرین میاد این گوشیو چک کنه . لوکا : باشه اخر شب بیا بهت بدمش مرینت : باشه ..... مرینت : شماره لوکا و چتامون رو از این گوشی پاک کردم
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
30 لایک
بنظرم میگفتی مثلا من یتیم بودم بهتر بود مرینت خنگ جلوه نکرد؟
من احم*ق فک کردم ادرین نقشه ی مرینت رو میفهمه😐
عالی بوددد
قشنگ بود
عالیه