عشق در زمان ( نامجون) 1

توضیحات = این داستان درباره دختری به اسم نام جی آ هستش اون پرنسس دختر پادشاه شیلا هست نکته اینه این دختر تو گذشته زندگی می کنه اما بخاطر اتفاق ناگهانی به آینده سفر می کنه یعنی سال 2021 درست فهمید که با بی تی اس مخصوصا نامجون رو به رو میشه مکان قصر پدر نام جی آ که الان تو سال 2021 میشه ساختمون کمپانی بیگ هیت ( میدونم خیلی عجیب شد اما فیکه دیگه ) نامجون و بی تی اس رو که دیگه نیازی به معرفی نداره از زبون نام جی آ =

نام جی آ= امروز روز عروسیم با شاهزاده سه هیون بود خیلی خوش حال بودم بلخره به عشقم قراره برسم ندیمه ها داشتن حاضرم می کردن ( نام جی آ برادرش کشته شده که با ازدواج با شاهزاده سه هیون اون پادشاه شیلا میشه ) بعد از این‌که آماده شدم به خودم تو آینه نگاه کردم خیلی خوشگل شده بودم ندیمه ها رفتن منم رفتم باغ پشتی قصر داشتم همین طوری قدم میزدم که پام گیر کرد افتادم دیدم یه گل بود اما چطور لح نشد خیلی قشنگ بود نور می داد اما تاحالا از این گلا تو باغ نبود خواستم پچینمش اما چیده نمی شد به زور چیدمش اما تا چیدمش یه نور کور کننده همه جا گرفت چشمام رو بستم اما تا باز کردم

نامجون = تو کمپانی بودیم با بقیه داشتیم خاطره هامون رو تعریف می کردیم می خندیدیم متوجه صدا عجیبی شدم ... میگم شما متوجه صدایی نشدید اعضا = نه جیمین = چه صدایی نامجون = هیچی ولش کن .. خودم رفتم دنبال صدا از پارکینگ اومد فکر کردم دزدی چیزیه یه جارو برداشتم رفتم ( خواستم بگم چوب اما تو کمپانی چوب چیکار می کنه پس جارو دسته آهنی بهتره ) نام جی آ = چشمام رو باز کردم یا خدا من کجام چرا اینجا همه چی غیر عادی اون جعبه های بزرگ چیه ( منظورش ماشینه) یهو یه کی با سرعت اومد سمتم .... هی جلو نیا من پرنسس نام جی آم نامجون = ها نام جی ا = تو کی هستی چرا این شکلی لباس پوشیدی لباس جدید درباناس ( دربان جررر ) نامجون = خانوم حالتون خوبه دربان چیه پرنسس چیه نام جی ا = تو بگو حالت خوبه چه طور جرعت می کنی با من اینطوری حرف بزنی .... اینجا کجاعه نامجون = شهر سئول کمپانی بیگ هیت نام جی آ = ها من تو پادشاهی شیلا بودم اینجا کجاعه نامجون = از دیونه خونه فرار کردی نام جی آ = هی درست حرف بزن مثل این‌که دلت شلاق می خواد نامجون = نه واقعا موخش تعطیله .... تو چرا لباس عروس محلی پوشیدی نام جی آ = اولا محلی چیه اینو بهترین خیاطای شیلا دوختن دومن چون روز عروسیم با شاهزاده سه هیونه نامجون = من دیگه زنگ میزنم به پلیس نام جی ا = پلیس چیه زنگ کجارو می خوای بزنی نامجون = یا خدا گیر چه روانی ای افتادیم نام جی آ = هی روانی خودتی معلوم نیس از کجا اومدی من می خوام برگردم به قصر همش تقصیر این گله الان سه هیون نگرانم میشه

نام جی آ = رفتم سمت یه دری ( در پارکینگ ) تا رفتم با یه جای وحشتناک پر سر صدا روبه رو شدم جیغ زدم دویدم داخل نامجون= واقعا دیونه ای خیابون ندیدی نام جی ا = نه ندیدم گفتی چی چی بون نامجون = خیابون نام جی ا = اوف میشه کمکم کنی برگردم قصر نامجون = اوهوم اره دیونه خونه نام جی ا = چرا تو هیچی نمی فهمی نامجون = آخه کدوم قصر ... بزار ببینم یعنی تو از گذشته اومدی نام جی ا = خب برای من گذشته نیست اما اگه اینجا آیندس یعنی آره ... همش از این گله وقتی چیدمش این طوری شد نامجون = الان یه اتفاق غیر ممکن افتاده بهم وقت فکر کردن بده

نامجون = خیل خب باشه کمکت می کنم دنبالم بیا نام جی ا= با این که بهش اعتقاد نداشتم دنبالش رفتم اخه چاره ای ندارم ( از خدات باشه) نام جی ا = خب اسمت چیه نامجون= نامجون ... اسم تو چیه نام جی ا = نام جی آ ( نامجون رفت پیش اعضا متقاعدشون کرد که نام جی ا از گذشته اومده ) نام جی آ = نامجون اون جعبه های بزرگ چیه نامجون = ماشین نام جی ا = چیکار می کنه نامجون = الان سوار میشی می فهمی .... نام جی آ سوار شد جیمین داشت رانندگی می کرد نام جی ا وحشت کرده بود منم خندم گرفت رسیدیم خونه ) تهیونگ = نامجون می خوای چطوری به نام جی ا کمک کنی نامجون = اینترنت ... جین نشست پشت کامپیوتر .... خب نام جی ا یکم توضیحات بده تا راه حل پیدا کنیم ... نام جی آ از همه جا تعجب زده بود نام جی ا = خب پدرمن میشه شاه هیوگین خب الان پدرم پادشاه شیلا هستش نامجون = جین چیزی پیدا کردی جین = خب بفرما همه چی درباره شاه هیوگین و دوره پادشاهی شیلا

نام جی آ = اون نقاشی پدرمه اونم که منم اونم مادرم اونم برادرم ( تصاویر به صورت نقاشی عه ) نامجون = آره خودتی .... جین شروع کرد به خوندن ( چیزای جزئی رو نمیگم ) جین = بعد مرگ پسر شاه تک دخترش باقی موند و او با شاهزاره سه هیون ازدواج کرد که شاهزاده که دیگر شاه نامیده می شود در شب عروسی با پرنسس نام جی آ او را به قتل رساند وی تنها خواسته ای که از این ازدواج داشت حکومت و پادشاهی کردن بر شیلا بوده نام جی ا= چی داری میگی این امکان نداره دروغه نه نه نمیشه یه هیون عاشقمه نه دورغه. اشکام در اومد . من نباید گریه کنم چون دروغه

جین = نام جی آ من متاسفم اما این واقعیت داره تمام اینا اتفاق افتاده نام جی ا = نمی تونه واقعیت داشته باشه من من سه هیون رو می شناسم اون اون همچین کاری نمی کنه عمرا نشستم روی زمین شروع به گریه کردن کردم کوک = نام جی ا بلند شو گریه نکن اون ادم لیاقت نداره کسی براش گریه کنه نام جی ا = چطوری گریه نکنم یعنی این همه مدت منو پدرم رو بازی داده چطوری من اونو از وقتی خیلی کوچیک بودم میشناختم ( همه این حرفا رو با گریه حق حق زدن میگه ) ...... از زمین بلندم کردن نشوندنم رو یه بالش بزرگ حالت داره ( منظورش کاناپه عه )

نامجون = برای نام جی ا دستمال کاغذی یه لیوان اب آوردم نام جی ا = ممنونم نام جی ا تو ذهنش = چه پارچه عجیبی چه ضرف عجیبی ( اون زمان هنوز شیشه وجود نداشته فقط ظروف چینی بوده) نام جی ا = میشه ادامه بدی هوسوک = نه جین نده نام جی آ همین طوری هم حالت بده چطوری می خوای ادامه بدی نام جی آ = بهم بگو پدرم کی فت کرده هوسوک = خیلی گوش کردی جین = این جا نوشته همون شب ازدواج نام جی آ = وزیر« هان» چی جین = چیزی نگفته فقط نوشته تمام یاران شاه اون شب کشته شدن نام جی آ = یعنی قرار بوده من امشب بمیرم «همه سکوت کردن » جیمین = می تونم بپرسم چند سالته نام جی آ = آره 24 سال یونگی = با این سن کم می خواستی ازدواج کنی جین = آقای یونگی زمان قدیم این سن ازدواج دخترا بوده همچینم زود نیس یونگی = بنظرم هست تهیونگ = میگم تو چطوری اومدی به آینده نام جی آ = با این گل

اینم از پارت اول لطفا بگین ادامع بدم یا اصلا ولش کنم اگه دوست داشتین لایک کنید بای تا نظراتون چالش = نام جی آ رو شناختین ؟