Prince p1

ساعت :5 ویو ا/ت با صدای دینگ دینگ صاعتم بیدار شدم شاید صداش کمه ولی خیلی رو عصا..به رفتم دوش اب سرد گرفتم . لباسام را اماده کردم رفتم دستشویی و مسواک زدم و مو هام را شونه کردم رژ لب مشکی زدم و لباس پوشیدم قرار بود لیسا بیاد دونبالم ( ناظر لیسا دوستش هست ) پس چکمه پوشیدم تو راه لیسا گفت که یک پس.ر جدید امروز به مدرسه میاد و خیلی جذا...به البته که من شک داشتم وقتی رسیدیم همه داشتم راجب دانش اموز جدید حرف میزدند خصوصا جسیکا دختر پولدار کلاس با دوستش سلینا من و لیسا کنار هم نشستیم تا امدم به خدم بیام کل کلاس دست زدند فهمیدم که اون پس.ر جدید امد معلم : بچه ها دانش اموز جدید را معرفی میکنم اقای کوک جسیکا جوری بهش نگ..اه میکرد که انگار فرشته دیده

ولی خوب میتونم بگم شاید کوک مثل جان می خواد از من س..وءا...ست..فاده کنه وقتی برگشتم خانه خانه حالت خوبی داشت مامانم رفت بود خرید و بابام بیرون بود تنها صدایی که میادم صدای اوتاق میونگ سو بود انگار کسی پیشش بود رفتم بالا که ببینم چه خبره دیدم که کوک و میونگ سو باهم دارن موزیک می نویسن ا/ت : میونگ سو میشه باهات حرف بزنم میونگ سو : اره از اتاق امدیم بیرون و در را بستم و داد زدم : تو حال..ت خوبه یا چی؟

بچه ها بقیه باشه برای بعد

خدافیظ بو.س بو.س

میری یا نه ؟؟؟؟؟

افرین