های اینم از پارت چهار :) البته با کمی معطلی شما دوستان دنبال کردن فراموش نشه 🤍
خودم رو با نرده های پله گرفتم اما ، نرده لیز بود و دستم ول شد که تهیونگ دستمو گرفت و کشیدم بالا
تهیونگ : خوبی چیزیت نشد که ؟؟!
تو : نه خوبم 😞
تهیونگ داشت نگاهم میکرد ببینه چیزیم نشده که پشت پام رو دید داره خون میاد ، سریع رفت و واسم پانسمان آورد و پام رو بست
ازش تشکر کردم خواستم بلند شم که پام تیر کشید خیلی درد داشتم فک کنم پام دَر رفته .
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
23 لایک
یعنی به پات بیوفتم تا باز پارت بعدیو بزارم عیزم 🗿-سوجی
الان اصرار کنم پارت جدید رو میذاری؟
خيلي خوبه *-*
مرسی از نظر های قشنگتون امشب اگه وقت کردم پارت بعدی میزارم ❤️🙏🏻
لطفا پارت بعدی رو زود بزار
الان دادم فکر میکنم چی شده😕
ولی تورو خدا جاهای حساس تم م نکن🥺
عالیه