بچه ها من دوبار پارت 5 رو گذاشتم هر دوبارش رد شد برا همین مجبورم ی تیکه از داستانو حذف کنم ساری(" ناظرجانمنتشرکن.. لایکحمایت(:
خانم هاروکی صدام کرد : خانم پارلا شام حاضره دای رفت و درو باز کرد و ی چشم غره ریزی به خانم هاروکی رفتو از اتاق رفت بیرون
خانم هاروکی : پارلا ی لباس از تو کمدا بردار و بپوش
داخل کمد هارو گشتم ی لباسی پیدا کردم که زیاد کوتاه نبود ولی خیلی تنگ بود از اتاق رفت
صندلی ها نشستم تا شامو بخوریم خیلی غیر منتظره بود ی پسر دیگه هم پیش دای و ایبوکی کنار میز بود و برا شام خوردن اماده میشد
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
22 لایک
جان هرکی میپرستی پارت بعددددد
باش
اینا ۳ تا گرگینه ان؟ چرا انقد مشکوکن
چون گرگینه نیستن تو پارت های بعدی متوجه میشید