ناظر چیز بدی نداره منتشر کن … گایز لایک و کامنت یادتون نرع (:
< جیمین ویو > ابرها کم کم اومدن و بارون شروع کرد به باریدن … رفتم خونه … خاطرات روزای بارونی برام مرور شد ، روز های بارونی روزای شانس من بود اما خرابش کردم … ( مرور خاطره ی اول ) -جیمین برا چی منو اوردی پارک … الان بارون بیاد ما بدون چتر چیکار کنیم ؟ + مینیونگ میخوام یه چیزی بهت بگم - هوم میشنوم … + من دوست دارم …(: +چی ؟ دیوونه شدی ؟ -هوم تو دیوونم کردی … + هه باید بهش فک کنم 🦦 -یاااا الان جواب بده … ( شروع میکنه به قلقلک دادن مینیونگ و خاطره ی اول با صدای خنده هاشون تموم میشه ) * خاطره ی دوم … مینیونگ : جیمیننننن … ( با ترس میره طرف مینیونگ ) _ چیههه چی شد ؟؟؟؟ + داره لگد میزنهههه _کیییی ؟ + جیمین … الزایمر داری ؟ دخترتتتتت … _کو ببینم … | جیمین میخنده و با خنده میگه | - دخترم فوتبالیست قراره بشه مگه نه ؟ یهو سویونگ خانم یه لگدی میزنه که مینیونگ با خنده داد میزنه : اقای پارک به دفعه دیگه ازش سوال بپرسی منم و تووووو ( خاطره ی سوم ) + جیمین بدو بیااا - چی شدع ؟ + سویونگ داره راه میرهههه … -چی ؟؟؟؟ جیمین سریع میره اتاق سویونگ که میبینه مینیونگ رو زمین چهارزانو نشسته و داره لبخند میزنه سویونگ هم از تختش نگهداشته و داره راه میره … اون لحظه دل جیمین ضعف میره و میره سویونگو محکم بغ•ل میکنه … ( ناظر جان بابای ادم نامحرم نیس که درسته ؟🦦 پس منتشر کن دیگه ) * خاطره ی چهارم …خلاصه جیمینو مینیونگ سر این که بچه برا کدومشونع دعوا میکنن + نه ماه من بدبختی کشیدم یا توووو ؟ - اصلا من نبودم سویونگم نبود … + خب منم نبودم سویونگ نبود … - پول شیر و ایناشو من دادم پس مال منه … + غذا دادن و خوابوندنش بارمنه پس بچه هم مال منه … ( اینجا هوسوک داد میزنه : اقااااا مگه نمیگین من نبودم سویونگم نبود پس بچه برا هردوتاتونه دیگههههه اهههه ) جیمین و مینیونگ : هوسوک تو حرف نزننننن
همشون میخندن و اتمام خاطره … جیمین با به یاد اوردن این خاطره ها اشک از چشماش میریخت … همونطور که قطره ی بارون از ابرها میباریدن از چشای جیمینم اشک میبارید … از ظهر به گوشی مینیونگ زنگ میزد اما جواب نمیداد … طبیعیم هس چون قطعا سوبین نمیذاره دیگه باهاش حرف بزنه …
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
29 لایک
خیلی قشنگ بید3>
فقط آخرش مین یونگ و سویونگ بر میگردن پیش جیمین🥺☁🖇؟
عالی
قشنگه:)🤍
مرسی (:
جانهرکسیکهدوستداریزودترپارتجدیدوبزااآاااار
شوما اول داستان خودتونو بذارید بعدش منم حالا قول میدم اگ مودم گود بود میذارم …😂💔🦦
منکهامروزمیزارم:)
باشه! قولدادیاامیدوارمحالتمخوبشه
چش … مرسی (:
خیلی گودد بود اونی🤍🙂
حیح مرسی …(:
اححح عالی بود
تنکس اونی ..✨💕🫂
☠️❤️