پدرم کیه مامان😭p5

به پارت لخر خوش اومدین خلاصه پلرت قبل ادرینا فهنید باباش کیه و قرار شد با مارک و الیا و نرینت به ادرین خبر بدن بره به یک پارکی که بعد بتونن نینو رو سوپرایز کنن

الیا: دختر زنگ بزن بببددوووووو مرینت: باشه (مکالمه دو کفتر عاشقمون) ادرین: سلام خوبی 😊 مرینت: زهر مار برو یک پارکی تا نینو بیاد اونجا ارو ببینه بعو توهم میای خونه چونه بی چونه😐😐😐😐😐😐😐😐😐 ادرین: به چشم هر چی شما گفتید😅😣 مرینت : برو الیا هم داره به نیو زنگ میزنه ماهم الان حرکت میکنیم😈😈

( رفتن پارک) نینو: سلام به همه 😕 سوپرایز داشتید اون چی بود ادرینا و مارک: بهتره بگی کی بود😉😂 ادرین: سلام رفیق خوبی😊 نینو: تتتتووو زنندده ای پدر******گ خبر ننیدی زنده ای😡😡😢😢😂😂😐😐😐 مارک و ادرینا: اهههمممم ما دوتا زیر هجده سال سن داریماااا😐😐 ادرین: خب بیاین بریم برون بستنی بقولیم ادرینا: من پایم مارک :منم چهار پایم ادرینا:وات😕 مارک :ولکن مرینت: ادرین پ*******گ گ******ه بی*****ور (ناظرجان من منتشر کن) چرا نگفتی زنده ای ادرین: هیچی خواستم حرصت بدم😂😂😂😂 و مرینت با دمپایی تا جلو بستنی فروش اورا دنبال میکند ررحالی که ادرین ادرینا را بر کول دار ناگهان الیا لاهیف کرمش فعال میشود و او نیز دنپایی رو در ماره و نینو رو که مارک بغلش6 رو دنبال میکنه😂😂😂😂😂😂😂😂

و کفتران اگرست و کفتران لاهیف تا ابد به خوبی و خوشی زندگب ومیکندد و مردان این دو خاندان یاد گرفتند هنسران خود را حرص ندن زیرا برایشان بد تنام شد

پپاایاان میدونم 9رت تموم کردم ولی شپا به بزرگیتون ببخشید راستی یک نکته این دوتا خوشگلامون مرینت و الیا انقدر عجله کردند با دمپایی اومدن😂😂😂😂😐😐😐😐😐