
بچه ها من اینو تو اکانت قبلیم نوشتم و نمتونم زیادش کنم پس نگین زیاد بنویس لطفا💜

شوگا :چته محو شدی کوک:من؟ شوگا:نه بابام 😐 بعد چند مین:وواِما:بیاین کیک و بخوریم نامجون:فوت نمکنین اِما:عاح اره هوپ: اول ارزو کنین (ارزو میکنن به ما چه چی کردن😑)کوک:۱،۲،۳ فوت کنین شوگا:میگم( که وواِما فوت میکنه) شوگ:میزاشتی حرفم تموم میشد وواِما:اوا اره 😑 شوگا:میگم بهتره شام بریم بیرون کوک:اره بریم بزارین به بچه هاهم بگم بریم بعد ۲ ساعت:میرن رستوران (لباس اِما) از زبان وواِما:نشسته بودیم که یه لشکر سیاه پوش داخل اومدن یکی از سیاه پوش ها داشت میومد پیش ما اِما:شوگا اونا کین شوگا:نمدونم ولی کوک کوک:بل شوگا :اِما رو ببر خونه اِما:نمخواد اقای مین شوگا:خیر برو لطفا
اِما:نععععععع که یکی روشونه اِما میز.نه اِما:ها که برمیگرده اِما:شما ؟؟مرده:باما باید بیای اِما:چرا باید بیام شوگا:گ.م.ش.و. مرده :باشه ولی بدون اِما نمرم بعد به لشکراش اشاره میکنه که اِما رو بگیرن و اونا هم میگیرن که نامجون و هوپ و شوگا سره اونا رو شلوغ میکنن و کوکم به گردن اون مرده که اِما رو گرفته می.ز.ن.ه و اونم بی.ه.و.ش میشه و دست اِما رو میگیره و الفرار اِما:شوگا شوگا موند کوک:حالا تو بیا اِما:ول کن اول باید اونم بیاد کوک:لج نکن دختر بیا اِما:اول شوگا بیادددددد کوک:چه طور بیارمش اخههه حالا بیا لطفا و اِما رو میبره به خونه کوک:میرم به کمکشون اِما:باش مواضب باشین
بعد کوک میره و بعد ۱ساعت با بچه ها میاد (هچی اونارو ک.ت.ک زدن ) شوگا:بهتره بفهمیم ازکیان اِما:به نظر من یا از طرف باباس یا مامان شوگا:نع به نظر من از طرف اون خانومه هس که تو پرو دیدیم اِما:هرچی بریم بخوابیم میرن میخوابن و فرداش میرن مدرسه :از زبان اِما:تو حیاط بودم که یکی به شونم ز.د برگشتم دیدم یووا هس(دوستش )اِما:یووا اومدی اخر بعد همو ب.غ.ل میکنن یووا:اهوم اومدم شوگا کجاس اِما:نیومده شوگا (که شوگا میاد پیششون)یووا:عه شوگا خبی شوگا:اره ممنون یووا:تو حالم رو نمپرسی شوگا :خوب باشی نباشی به من چه بعد میره یووا:چه پررویه😑
اِما:اره خیلی بعد مدرسه اِما: شوگا بریم کار پیدا کنیم شوگا:اره بعد میرن بعد از گشتن هر دوتاشونم به کار میرن(اِما:کافه،شوگاهم به یه شرکت ثبت میشه)فردا:میرن مدرسه و برگشتنی میرن به کارشون (لباس اِماو مال شوگا هم کت و شلواره)از زبان کوک:مادرم از امریکا به دیدنم اومده بود رفتیم به یه کافه که قهوه خواسته بودیم که وقتی گارسون اومد دیدم اِما هس کوک:وواِماااااا اِما: کوک 😑 مادر:این کیه نکنه کوک:نههههه مامان چی میگی این خواهر دوستمه مادر:عه چه قدرم خوشگله ماشالله کوک:اوهوم خو قهواه ها ادامه تو نتیجه
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالیهههه
رسما میخای مارو تو خماری بذاری نهههه
مرسیییی
باش بزا الان بزارم😐😂
خاعش💕
ممنون
عالیییی نفس، ❤️🖤🎼
ملسی عشقم