خب شرط ها انجام نشد ولی اشکال نداره من به کارم ادامه میدهم تا به جا های حساس برسیم چون داستان فعلا به جای حساس نرسید و اینکه دفعه قبل عکس رز واضح نبود دوباره گذاشتم
¶😐😬می دونی این موضوع یکم عجیبه انگار.. انگار تو با خونآشام ها ملاقات داشتی اما نه در حالتی که نشون می دهند یه آدم معمولی هستن در ظاهر واقعیشون و این خیلی عجیبه چون اونا وقتی میفهمن که یکی از خون اشام بودنشون آگاه اون طرف رو می کشن ولی تو الان از 6 سالگی تا 16 سالگی زنده موندی (. H تینا گارگاه کی بودی تو 🤓😜) عجیبه و اینکه توی خوابت گفتی دست پدرت آسیب این یکم...
®عجیبه درسته؟ آخه منطقی نیست
اگه پدرم اول به مادرم درباره خونآشام ها گفته پس خونآشام نبوده چون اگه بود تمام تلاشش رو می کرد که مادرم حتی از وجود خونآشام ها با خبر نشه ولی چرا بعدش داشت می گفت این ها خرافاته ؟چرا با گل شاه پسند آسیب دید؟ چرا موقع مرگ اون زن هیچ حسی نداشته؟.... (Hچِن گِرِه سوال داری تو 😐ولی فکر کنم یکی نپرسیدی🙃 )و اینکه... من چرا اون روز بیهوش تو جنگل بودم و الان هیچی یادم نیست ؟؟؟؟؟؟
(قیافه تینا 😐😶) ¶می دونی من فکر نمی کنم اون خونآشام بخاطر گذشته ات بهت حمله کرده باشه ولی واقعا گیجم راستی تو گفتی که وقتی می خوابی خواب های گذشته را می بینی چطور بعد از شام بخوابی ®وقتی تینا اینو گفت بجایی که خودم بگم موافقم شکمم چنان غرشی کرد که اگر نمی گفت خیلی آشکار بود که تا چه حد گشنمه 😅
تینا خنده اش میگره و میگه با من راحت باش تا وقتی اینجایی مثل خواهر نداشته خودمی 😂😂
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
2 لایک
عالی بود عزیزم فقط قلف یا قفل؟ احتمالا کیبوردت اشتباه نکرده و علامت ها را الان مشخص نکن چون ممکنه حالا خواننده یادش بره یا گیجش بشه وسط داستان معلوم کن
باش حتما ممنون که نظر می دیواقعا با ارزشه 🌸💙🌸
❤❤
فالو=بک
بک ندادم آنفالو کن