معرفی Broken wings

نام: بال شکسته نویسنده: Giuna نقش های اصلی: گیونا/ادل/یوسیکا/کاترین/شوالیه سیاه/آتاش

داستان، از جایی آغاز میشود، که شاگرد دست پرورده ی شوالیه سیاه، باز میگردد و دخترک را در وحشت نگاه میدارد. چه کسی فکرش را میکرد شاهدخت، با دیدن او، تا این حد سست شود؟ گرچه، دست خودش نبود. او توانسته بود آتاش را نابود کند. پس نابود کردن او، مانند کندن علفی هرز بود.

- لبخند بزن! اشک هایت را نهان کن. تو تنها باید بخندی... و بخندی! خواهران بیچاره. هیچکدام نمیدانند که خواهرشان، شیطانی بیش نیست.

چه کسی میداند؟ او خواهد مرد و در کنار آتاش، دفن خواهد شد؟

ادل، خودش را نجات میدهد؟ یا درون اقیانوس بی تفاوتی، دفن خواهد شد؟

... در گذشته‌های بسیار دور، در سرزمین نِرا، پارسایان برج بزرگی ساختند تا به الهه نرا ادای احترام کنند. الهه نرا عمیقا از زهد انسان‌ها متاثر گشت. او دروازه‌ای در بالای برج باز کرد تا آنها را اجر دهد. این دروازه آسمانی که با جهانی دیگر مرتبط بود، به نامی مشهور بود:چشم آسمان...