عشق شاهکار پارت ۸

جونگ کوک مجبور شد بگه جینا اسمش کیم جیناست جنیسو، جینا؟ خخ از اسمشم معلومه گدا گشنه است جونگ کوک _ با عشق من درست صحبت کن فکر کردی من عاشق کم آدمی میشم؟ فردا ساعت ۸ بیا خونه مادرم هم به تو نشونش میدم هم مامانم چی جئون حتی مادرتم نمیدونه بعد خنده ای شیطانی آمیز زد همتونو با هم سوپرایز میکنم حالا میبینی بعد جئون قط کرد جنیسو ، جئون؟ جئون ؟ هییی جئون چرا قط کردی ایششش جونگ کوک دستاش به پیروزی بالا برد و گفت ایول موفق شدممم بعد یک دقیقه مکث کرد ای وای بدبخت شدم حالا چه گِلی به سرم بریزم چرا اسم کارمندم آوردم؟ وای اون بیچاره هم توی دردسر انداختم حالا چه غلطی کنم اهه اهه واسه جئون؟ از خداشم باشه همه عاشق منن حتما بابت این پیشنهاد جشن میگیره سپس جونگ کوک مغور ما اعتماد به سقف گرفت رفت بهش بگه بیا دفترم صداش هم کلف کرده بود اما به جینا و کارکنا رسید گفت اممم اممم کارتون چطور پیش مره؟!!! ( میدونم هممون رو نا امید کرد)

جینا ، جناب رئیس یک چیزی پیدا کرده بودم در طی چند وقت پیش کسای زیادی بودن که از شرکت ام بی پی رفتن به نظرم این دلیلی داره شما چی فکر میکنید؟ _درسته دربارش بیشتر تحقیق میکنم کارت خوب بود بیشتر ادامه بده _ چشم رئیس جئون _ خوبه بقیهتونم به کاراتون برسین جئون سریع رفت ت اتاق درم بست گفت خاک بر سرت جونگ کوک گند زدی مثلا داشتی میرفتی قضیه بگی بعد صداش گریه ای کرد وای من خیلی بدبختم چکار کنم بعد گفت این جوری فایده نداره باید دوستای وفا دارم خبر کنم دوستای وفادارشم .......

................

حتما کامنت بدید من حواب میدم اگرم یک وقت نمیاد بخاطر تست چیه🥺🥺🎀❤