
اندره:سلام خانوما خوش اومدین .کلویی:اندره دونا بستنی بده برای من سه طبقه باشه...مرینت:من دو طبقه.اندره:ای به چشم برای شما خانوم فکنم بلوبری شکلاتی و وانیلی خوب باشه به فرمایید...کلویی:ممنوننن.اندره:و برای شما شکلاتی توت فرنگی و وانیلی..مرینت:مرسی اندره. دست کلویی رو گرفتم رفتیم روی یه نیمکت نشستیم....کلویی:خوب از اونجایی که اهنگت خیلی ...ام...هم پاپ هم رپ...ولی از منت اهنگ بهت پیشنهاد میکنم اسمشو𝐶𝑟𝑖𝑚𝑖𝑛𝑎𝑙 بزار مرینت:بدم نمیگی باشه قبوله...کلویی:پس از فردا کارو شروع میکنیم امروز حسابی استراحت کن باشه...مرینت:چشمم.میدونی چیه دوست دارم قیافه بچه هارو وقتی منو روی سِنت میبینن،ببینم!کلویی:من که گیج شدم رفت.مرینت:راستی به نظرت به پسر خاله کاگامی هم بیلیت بدم؟کلویی:تا الان دیدیش؟مرینت:اره یک بار دیدمش.کلویی:باشه بده.مرینت:کلویی اگه یه گل داشتی که ارزو هاتو براورده میکرد ولی فقط میتونستی یه ارزو کنی ارزوت چی بود؟کلویی:خوب ارزو میکردم یه بار دیگه مامانمو ببینم..مرینت:وای ببخشید..کلویی:مهم نیست خوب تو چه ارزویی میکردی؟مرینت:شاید ارزو میکرد فقر نابود شه...کلویی:مرینت تا حالا کسی بهت گفته بود که قلب بزرگی داری؟مرینت:خیلی....
کلویی:حالا کجا بریم؟مرینت:بریم شهر بازیی!کلویی:بچه شدی؟مرینت: خوب مگه چیه میخوام خکش بگذرونم.کلویی :خدایی؟باشه بریم!مرینت:اخجوننن.از زبان ادرین:(ادرین:یه سوال تو با من مشکل داری نمیاریم تو داستان؟پریا:شاید اصلا کاری نکن بزنم بکشپت دیگه قشنگ نتونی بیای..ادرین:هیی خدا باشه بابا جوش نیار)کتابمو تو کیف گذاشتم رفتم سمت در خروجی.نینو:چی شده پسر پکری.ادرین:خسته شدم از بس دنبال این گردنبند کوفتی گشتم.نینو:حتما میخوای بگی چی میشه یهو از تو اسمون بیاد تو دستت!ادرین:فکنم تنها ارزوم باشه...نینو:عجب راستی میدونستی همین خاننده هست اسمش چیه؟...فکنم اسم مستعارش ملودی باشه اون پیخواد کنسرت بزاره...ادرین:خدایی چه خوب بلخره میتونیم صورت این ملکه مشهور دنیارو ببینیم...نینو:اره ولی میگن بیلیتاش خیلی گرونه...ادرین:غمت نباشه من پولشو میدم..نینو:جان من؟چه خوب راستی به نزرت چه شکلیه؟ادرین:خدا میدونه...نینو:حالا تو بگو..ادرین:صد درصد موهاش طلاییه چشماش ابی ...نینو:به نظر من چشماش سبزه با موهای قهویی..ادرین:شاید اینا همه احتمالاته خوب بریم بستنی بخوریم؟نینو:من پایم.
کیفمو گذاشتم کنار مبل خومم نشستم رو مبل به سقف خیره شدم تا حالا خیلی تلاش کردم برای اون گردنبند خسته شدم چشمامو روی هم گذاشتم ...(میریم فردا به تمام مدرسه بیلیت دادن مدرسه مری) داشتم ناگت سرخ میکردم که یکی در زد.در باز کردم کاگامی با دوتا بیلیت جلوی دره..کاگامی:بیلیت کنسرت ملودیییییی!ادرین:شوخیت گرفته؟کاگامی:نه این مال مری هستش اشتباهی بهش دوتا دادن یکب داد به من گفت تو هم بیای..ادرین:منم از خدا خواسته بده ببینم وای دستش طلا بگیر من برم ناگتم سوخت!کاگامی:از دست تو پسر یکم حواستو جمع کن خوب ادرین:مگه باید چیزا ادم حواسش جمع میشه کاگامی انگار یکی بهم جام داده...بگو ببینم تونستی به مارسل اعتراف کنی؟کاگامی:نه مرسنت حی سعی میکنه مارو باهم روبهرو کنه ولی خوب ...ادرین:غصه نخور درست میشه.کاگامی:وا تو کنسرت چی بپوشم؟ادرین:باهم میریم خرسد فعلا بیا غدا بخور.(یه پرشه دیگه به روز کنسرت یه توضیه بدم کنسرت زیر برج ایفله به خاطر همینه به حاطر جمعیت مشکلی نیست کنسرتم شبه )از زبان مرینت:اهههه چقدر شلوق پلوقه..کلویی:این اولین و بزرگترین کنسرتیه که تو داری بزگیش که خیلی زیاده ولی خوب تمام مردم از تو خوششون نمیاد که..مرینت:حالا من برم حمام لباسم که امادست اره؟کلویی:اره برو.شیر اب باز کردم تا تونستم خودمو شستم پوستم دیگه میسوخت حوله پوشیدم اومدم بیرون موهامو با سشوار خشک کردم..کلویی:اسنم لباس خوبه حولت تن پوشه..مرینت:کاری نکن جفت پا بیام تو دهنت..

کلویی:غلط کردم لباسو گذلشت رو تخت رفت بیرون از دست است دختر ....لباسو تنم کرد چقدر بهم میومد موهامو شونه کشیدم تاجی که به زور تونسته بودم پیداش کنم گذاشتم رو سرم به گردنبند تو دستم نگاه کردم اینو یه نفر بهم داد دقیقا یادم نیست کی ولی میدونم ادم خوبس بود یه قلب رنگش خیلی خواست بود صورتی خیلی خیلی کمرنگ بیشتر به سفید بود لبخند کمرنگی اومد روی لبم انداختمش گردنم یه چرخ زدم عالی شد کفشمو پام کردم از اتاق اومدم بیرون.کلویی:مرینت تو..تو عالی شدی ..مرینت:چیزه...ممنون خوب چقدر دیگه وقت داریم؟ فیلم بردار:حدود ۳۰ دقیقه دیگه..مرینت:پس میشه برای من یه لیوان قهوه بیاری؟کلویی:من میارم .نشستم رو صندلی کلویی دستم قهوه داد..کلویی:پن باید برم یه سخن رانی کوچولو دارم فعلا بدو بدو رفت روسنت خوب اون یه لباس نقریی تنش بود موهاشم دم اسبی بسته بود دوتا گیره نقریی هم گذاشته بودرو سرش خیلی ناز شده بود...(این عکس لباس مری لباس کلویی بعدی میزارم) از زبان ادرین:خدارو شکر جایی بودیم که دید خیلی خوبی داشت الیا نینو کنار من کاگامی بورن که صدای مارسل شنیدم..مارسل:ادرین توهم اینجایی؟ادرین:اه مارسل تو؟کاگامی:انگار شما همک میشناسید پاریل مرینت کجاست؟مارسل:خوب چیزه اون اون اقب تره!!!!!!!!!!!!!!کاگامی:اصلا معلومه داری دروغ میگی! مترسل یه لبخند زایه زد که سنت روشن شد یه دختر مو طلایی اومد رو سنت..کاگامی:وا این که کلویی خودمنه..الیا: تو میگی اون ملودیه؟

تمام قشنگ دقتون میدم😂😂نه گناه دارید فردا هردو تارو میزارم خوب پس تا پارت بعدی بابای فالوفالو اینم عکس لباس کلویی
♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالیییییییی بیدددد:)🌸
ممسیییی
عالییییی
مرسی
پارت بعد پلیز
چشم
یکی از آرزوهام برآورده شد
عالی تر از عالییییییییییس😍👌
مسییی
نفس عمییییققق هوووفففف
پارت بعدیییییییی😂😂😂😂😂😂
چشم الان دارم اون یکی مینویسمم
مرسییی اجی جونممم🤩🤩🤩
خیلی خوبه 😍
ولی حیف که دیر به دیر میزاری و هم کوتاه هستن 😞
مرسی
خوب من دلیلمو گفت که چرا نمیتونم هم مامانم مریضه هم خودم تازه استاد گیتارمو درساهم روم فشار میزارن
خدا شفا بده هرچه زود تر مامانت رو.
درس رو همه ما داریم واقعا سخته حالا که فکر می کنم واقعا حق داری ببخشید 😊
بعدبیییییییییییییییی😭
چشمم
عالیییییییی بود 😁
مسی
عالی
مرسی
عالییییییییییییییییییی
ممنون