چشمامو باز کردم به سقف خیره شدم....تنم خیلی درد میکنه مخصوصن کمرم....شانس اوردم بقیه بهم کمک کردن وگرنه باید دیشب تو بیمارستان میخوابیدم!رو تخت نشستم دنبال کفشم میگشتم...اه ولش کن کی حوصله داره والا..بلند شدم رفتم سمت اینه ....به موهای جولیدم تو اینه خیره شدم اه اه این چه سر وضعیه؟ والا خوبه به همه خدمتکارا امروز مرخصی دادن دانشگاهم به خاطر باز سازی تعطیله دوباره خودمو رو تخت پرت کردم که در با شتاپ باز شد زیر چشمی نگاه کردم ژاکین بود وای کی حوصله اینو داره؟.ژاکین:مرینت بد بخت شدم به فنا رفتم._دوباره جه دست گلی به اب دادی؟_روی کت بابا رنگ ریختم!جوری پریدم که خوش ترسید_تو الان چی گفت؟ که صدا خنده بلند شد خانوم کاگامی با اقای ادرین به در تکیه داده بودن میخندیدن..نگاهم ردی چشمای ژاکین سابت موند..._نگو داشتی دستم مینداختی.._وای خدا خیلی خوب بود._اینجوریه؟ وایستا ببینم.سریع بلند شد پا گذاشت به فرار منم دنبالش اون دوتاهم فقط میخندیدن.._مری غلط کردم._معلومه که کردی وایستا ببینم دستم بهت برسه وایستا ببینم.ناتالی:دوباره جی شده؟ _مامان این دوباره من از خواب بیدار کرد حالیش نیست خستم.._خاله جون چه کار کنم دو هفته ندیدمش دلم براش تنگ شده بود._اره جون عمت.امیلی:از دست شما دوتا اصلا یه لحظ باهم نمیسازید در این حال باهم رفیقای صمیمی هم هستین._راستی ساعت چنده؟کاگامی:حدود ۱۰._اهان خوبه راستی صبحآنه خوردین؟ناتالی:اره توهم برم یه چیزی بخور مردی ._چشم
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
26 لایک
وای تور خدا بعدی رو یزار
سلام آجی چه طوری 😁
فالویی بفالو
چرا پارت نمیدی نگران شدم😞
پارت بعدددد بیار خیلیییی عالییی
چلا نیستی؟
آجو کجایی چرا آدمو نگران میکنی ازت خبری نیست😐🥺
نمی خوای پارت بدی
عالی بود
چرا دیگه ادامش رو نمیدی؟