عشق من و تو 11

بیدار شدم و رفتم دانشگاه که استاد برای یک هفته بهمون تعطیلی داد چون میخواست بره روستشون چون مادرش مریضه و بعد از کلاس رفتیم خونه دیدم همه دارن برای جشن آماده میشن گفتم من اومدم هیچکس اهمیت نداد 😣 جز خدمتکاران گفتن خوش اومدید خانم گفتم مرسی ماریان جون 😘 فردا میتونی بری مرخصی گفت واقعا ممنونم خانم رفتم توی اتاقم لباسایی که برای جشن گرفته بودم رو پوشیدم به لباس زرد

آستین بند دار که تا سر زانوم بود با که یه چاکم داشت با جواهرتم با دستکش زردم و کفش پاشنه دار با یه پالتوی زرد پوشیدم و یه آرایش خیلی خوشگل کردم روی مو هام هم یه شکوفه پرتقال گذاشتم و نگاه خودم کردم توی آینه خیلی کیوت شده 😘😘 بودم گفتم الهی نیک قربونم بره😂😘 و رفتم پایین دیدم فقط آبجیم اومد و نیلاکس گفتم بقیه کجان؟ گفتن زن عمو با عمو و نیلاکس مریض شدنه نمیان بقیه موندن پیششون

گفتم صحیح پس ما سه تا این گفتن از قرار معلوم آره که دیدم اگنسم اومد با یه لباس شیک گفتم تو اینجا چی کار می‌کنی گفت آقا گفتن همراتون بیام گفتم آها پس به عنوان محافظ؟؟ گفت نمی‌دونم فقط گفتن همراتون بیام گفتم باشه بشین 😒 گفتم کی میرونه نیلاکس گفت من منم گفتم من که آبجیم گفت هیچ کس نمی‌روند با لیموزین میریم گفتیم بهتره رفتیم نشستیم توی ماشین وقتی رسیدم 😨😨😱

باورتون نمیشه 😵

آگهی بی محتوا 😝😜😝😝😝😝😝😝😝😝😝😝😝😝😝😝😝😝😝😝😝😝😝😝😝😝😝😝😝😝😝😝😜😜😝😜😝 😜

توی یه جای خیلی سنیته جشن گرفته بودن اصلا شیک و مدرن نبود 😕😕😕 رفتم داخل همه محو زیبایی من شدن 😌😌 مخصوصا پیتر و اریک

نشستیم شام خوردیم بعد از شامم شروع مضاعده بود منم و آبجیم یه چیز مخصوص درست کرده بودیم که شروع شد که داخل مضاعده یه گلدون بلوری خیلی شیک بود عاشقش شدم 😍😍 قیمتش 180 هزار دلار بود گرفتمش که دیدم اریک چشم ازم بر نمی داره که بهش پیام دادم

نوشتم حواست کجاست گفت پیش تو که دیدم نوبت به مال منو النا بود نوشتم فعلا بای و گوشی رو گذاشتم کنار مال منو النا یه کوسن با نقش طاووس بود خیلی قشنگ بود 😍 که اون ...................... کوسن رو خردید اگر بگم از تعجب شاخ در میارین 😵😱

پایان پارت 😝😂✋✋✋

لطفاً کامنت کنید🌻🌺🌹🌸🌼🌻 💙💚💛💜❤💟💜💛💚💙❤💟 اگر اشتباه تایپی داشتم ببخشید