دیدی حق با من بود:)p4

پسره: فقط دو روز بهش وقت دادم آیش ایکاش بیشتر بهش وقت میدادم توی تمرین همش حواسم پیش اون دختره بود که یکی از هیونگام صدام زدن *جونگ کوک کجایی با ما نیستی؟! -نامجون هیونگ باید باهم حرف بزنیم *درباره ی چی؟! -حالا تو بیا *باش کوک و نامجون رفتن توی اتاق استراحت و کوک شروع کرد به حرف زدن -خب هیونگ... چند وقت پیش من با یه دختره تصادف کردم دختره با دوچرخه‌ اومد زد به ماشینم من اولش بهش گفتم که نمی خواد که پولش رو بده ولی اون میگفت میده خیلی هم اصرار میکرد:/تا دیشب که من رفتم خونه اش...

*وایسا وایسا تو آدرس خونه ی اونو از کجا پیدا کردی؟! -اووف هیونگ گوشیش رو حک کردم *آها اوکی ادامه بده -رفتم خونه اش و بهش گفتم که باید پول ماشینم رو بده و فقط بهش دوروز وقت دادم البته این کارم فقط یه دلیل بود برای اینکه ببینمش... خب من از اون دختره خوشم اومده *خب تعجبی هم نداره ولی تو نباید فقط دو روز بهش وقت میدادی که اون همه پول رو بهت بده -خودمم میدونم اشتباه کردم ولی هیونگ چیکار کنم؟! *خب تو که گوشیش رو حک کردی میتونی شماره اش رو هم از همین طریق دربیاری و بهش زنگ بزنی وقتی بهش زنگ زدی بگو که چند روز دیگه وقت داره و راحت تر میتونه پول رو جور کنه -اوکی هیونگ ممنونم *قابلی نداشت ولی سعی کن با دختره دیگه ای تصادف نکنی -چشم هیونگ

کوک رفت دوباره با لپ تابش مشغول شد و شماره ات هم پیدا کرد بهت زنگ زد و تو بعد از 5 تا بوق جواب دادی -سلام +سلام بفرمایید -من همون پسره هستم که باهاش تصادف کردی +جانننم تو شماره مو از کجا پیدا کردی؟! -همونطور که آدرس خونه ات رو پیدا کردم +اوف حالا چی می خوای، هنوز دو روز نشده که پول تو بدم -اتفاقا زنگ زدم که بهت بگم بیشتر وقت برای جور کردن پول داری +..... خب چند روز -5 روز خوبه؟! +عام خوبه -باشه پس 5 روز دیگه میبینمت:) +باشه خداحافظ -خداحافظ

ا.ت: خب خوبه میتونم به رییسم بگم که به پول نیاز دارم و وقت بیشتری هم دارم البته اگه الان با رییسم حرف بزنم بهتره رفتی پیش رییست و بهش گفتی که چی شده &خب من نمیتونم انقد پول رو بهت بدم ا.ت +رییس خواهش میکنم واقعا نیاز دارم &ولی آخه.... آه باشه +ممنونم رییس رییست پول رو بهت داد و رفتی به پسره زنگ زدی بعد از چندتا بوق جواب داد -سلام +سلام پولت آماده ست -چیییی؟! من که گفتم 5 روز وقت داری +حالا زودتر آماده کردم دیگه کجا بیام پول رو بهت بدم؟! -عام.... خب بیا به این آدرس ( آدرس کمپانی) +باشه پس اونجا میبینمت -اوکی فعلا قطع کردی و رفتی به آدرسی که اون پسره بهت داده بود

وقتی می خواستی وارد کمپانی بشی جلوت رو گرفتن و گفتن که اجازه ندارید وارد بشید که جونگ کوک اومد و گفتش که اشکالی نداره میتونه بیاد جونگ کوک بردت به اتاق تمرین پیش بقیه اعضا اعضا با دیدنت تعجب کردن انقدر که خوشگل و جذاب بودی رو به همشون گفتی +سلام جیمین^:سلام جی هوپ$:سلام و همینطور بقیه اعضا هم بهت سلام کردن -خب هیونگا این همون دختریه که باهاش تصادف کردم (^جیمین، $جی هوپ، €جین، *نامجون، £شوگا، ¢تهیونگ) ^خب چرا اومده اینجا؟! -اومده که پول ماشینو بهم بده ¢جونگ کوک توکه با کسی وقتی تصادف میکردی چیزی نمیگرفتی -عام خب یونو هیونگ +من خودم اصرار داشتم که پول رو بهشون بدم بفرمایید این پولتون من دیگه میرم -عه کجا میری میموندی +نه نه نمیتونم بمونم باید برم کار دارم -خب پس بیا کارت دارم +چیکار؟! -بیا

جونگ کوک بردت به اتاق استراحت و نشوندن روی صندلی و خودشم کنارت نشست -خب بیا یکم بیشتر باهم آشنا بشیم من جون جونگ کوک هستم مکنه گروه بی تی اس +منم کان ا.ت هستم -چه اسم... قشنگی +ممنونم -خب بی تی اس رو میشناسی؟! نشناسی عجیبه +عام نه من بی تی اس رو نمیشناسم -هن؟!چطور؟! +من وقت ندارم برای اینکه کسی رو بشناسم -آها اینم هست چند سالته؟! +23 -منم 24 دوس پسر داری؟! +نه جونگ کوک برگشت اون طرف و خیلی آروم گفت یسسسس -خب عاام... +میتونم برم؟! -آها بله میتونی بری و بلند شدیو رفتی

پایااااان لطفا ویو و لایک رو ببرید بالا ممنون:/