عشق پنهان پارت 6 🍡

بچ ها علامت ها یادم نیس جررر واس همین اسم مینویسم اوک :/😀😂

شوگا : جواب دادم اون دختره ع*ضی بود راوی : بچه ها شوگا قبلا به یه دختره بود که فقط به خاطر پولش باهاش دوس بود الانم یه جورایی احتیاج به پول داره واس همین دوباره میخواد مخ شوگا رو نابود کنه :/😂 دختره : الو سلام شوگا : (رفتم تو اتاق صحبت کردم.) چی میخوای؟ واس چی به من زنگ زدی؟ دختره : ببین من اشتباه کردم منو ببخش 🥀 شوگا : ببین میا من دیگه تورو دوس ندارم فراموشت کردم دیگه ولم کن (اسم دختره میاس) میا: اما راوی : شوگا سریع تلفن قطع کرد

تفکرات سانا : یعنی کی بود.... شوگا چرا اینقد استرس داش نکنه... نه نه امکان نداره باید زودتر بهش بگم راوی : شوگا از اتاق اومد بیرون و سانا هم به خودش اومد و گف. سانا : اممم ببخشید می پرسم کی بود😅. شوگا :یه ادم مزاحم ولش 🙃 سانا : باشششش ام راستی چی میخواستی بگی شوگا : ام بعدا بهت میگم الان باید برم پیش جین سانا : چی. تو که مریضی شوگا : خوب شدم الان خوبم سانا : رفتم تبشو گرفتم.... دیدم اره خوب شده 😕 شوگا : تو همین جا باش من میرم پیش جین تا یه 2 یا 3 ساعت دیگه بر میگردم ☺ سانا : باش 😄

شوگا : سریع به جین زنگ زدم و رفتم پیشش جین : بلاخره هههه اومد چی شده 😟 شوگا : وای جین نگم جین : چی 😣 شوگا : اون میا بود که... 🥲 جین : اوووو اره خب؟ شوگا : دوباره بهم زنگ زد اونم پیش سانا جین : واییییی این بده شوگا : میدونم حالا باید چی کار کنم، می ترسم که بره پیش سانا یه گندی بزنه جین : نه بابا من درستش می کنم شوگا : چطوری 😐 جین : حالاااااا. فعلا تو برو پیش سانا اسلاید بعد مکالمه سانا با اون یکی فابشه

سانا: دیگه وقتشه زنگ بزنم به.... همونی که همیشه تو این شرایطا کمکم میکنه بیب بیب ناشناس : الو سانا : الو سلام خوبی ناشناس : خوبم تو خوبی سانا : مرسی اما اتفاق های خوبی فک نکنم بیفته ناشناس : چرا ً... حالا بگم واس من چی شد؟ سانا : چی؟ ناشناس : زنگ زدم بهش اما خوب پیش نرف گف من تورو فراموش کردم سانا : چه پسره ع*ضی ناشناس : حق والا

سانا : ولش کن اصلا لیاقتت نداش ناشناس : حق ارع سانا : اممم میگم من تنهام خونه دوستم بیا ببینمت ( بچه ها سانا به این یکی فابش نگفته بود که یکیو دوس داره و.... واس همین نگفته که الان خونه شوگاس گفته خونه دوستشه) ناشناس : باش ادرس بده سانا : اوکیه راوی: بعد از مکالمه سانا با دوستش زنگ زد به شوگا شوگا : جانم چی شده سانا : اهه شوگا جانم میگی من خجالت می کشم 🤭 شوگا : وا از خدات باش من بهت میگم جانم 😌😂 سانا : 😂😂 باش حالا یکی از دوستام داره میاد اینجا زیاد حالش خوب نیس تازه شکست عشقی خورده احتیاج داره تا باهاش حرف بزنم شوگا : باش اشکال نداره منم تا یه 2 ساعت دیگه میام

پایاننننن ببخشید کم و دیر بود پارت بعدو فردا یا اخر شب میزارم 😁😁😁 لایک و کامت دایت نره هرچی کامت و لایک بیشتر باش پارت بعد بیشتر میزارم بعد ناظر جونم لطفا منتشر کن لطفا 😢