
فالو و کامنت =فالو و لایک تست آخر🌷🌺❤💞💕
وایلد تایگر: داشتم با کلافگی به حرکات مسخره کت نوار و کینگ مانکی نگاه میکردم که متوجه کویین بی شدم.... انگار میخواست از پشت به شاه غول حمله کنه..... حالا که هاگ ماث میخواد با لیدی باگ و گروهش بازی کنه بزار منم یکم یا کویین بی بازی کنم.... اینجوری هم به هاگ ماث یه سودی میرسونم و نمیذارم ابر شرورش شکست بخوره هم خودم سرگرم میشم..... بازی با زنبورای کوچولو به نظر جالب میاد.... همینطور داشتم با نیشخند به کویین بی که کل حواسشو داده بود به حمله به شاه غول نزدیک میشدم که ناگهان..... _________________________________________ (الان همون زمانیه که کت نوار داره با شاه غول مبارزه میکنه) ریناروژ: تقریباً یک ساعت پیش بود که کاراپکس باهام تماس گرفت و گفت به کمک من و پگاسوس نیاز داره..... بنابراین واپیریون تو برج ایفل موند تا مراقب اوضاع باشه و من و پگاسوس رفتیم پیش کاراپکس....
وقتی به جایی که کاراپکس گفته بود رفتیم فهمیدیم که اون و ریوکو توی محفظه ژلهای که تقریباً کل خیابون مرکزی رو پر کرده بود گیر نیافتادن..... ریوکو برامون توضیح داد که محفظه ژلهای در واقع یه سنتی ماستره و برای نابود کردنش باید مایورا رو گیر بندازیم..... پگاسوس تونست با چند بار زیر و رو کردن تلفنش (تلفنش توحالت ابرقهرمانی) و زدن چندتا کد به کمک مارکاف مکان مایورا رو ردیابی کنه..... اون زیر همون محفظه ژله ای بود.... تو فاضلاب.....(توجه: از اونجایی که تو تلفن همه ابرقهرمانا شماره قهرمان های دیگه وجود داره تونستن ردیابیش کنن، البته این موضوع به قویتر شدن قدرت پگاسوس هم ربط داره) ریوکو: بعد از اینکه تونستیم مکان مایورا رو ردیابی کنیم یه نقشه کشیدیم..... قرار بر این بود که ریناروژ و کاراپکس حواسشون به دریچه های فاضلاب اطراف خیابون مرکزی باشه تا مایورا یه وقت فرار نکنه و منو پگاسوس هم از یکی از دریچه ها وارد بشیم و گیرش بندازیم.....
از اونجایی که نمیشد فهمید مایورا دقیقا تو کدوم بخش قرار داره مجبور شدیم کل بخش رو که با استفاده از ردیابی کردنش توی نقشه تو گوشی پگاسوس مشخص شده بود بگردیم..... خب.. یعنی به اندازه همون محفظه ژله ای که توی خیابون مرکزیه.... پگاسوس: بلاخره بعد از دقیقا ۴۶ دقیقه و ۳۴ ثانیه دنبال مایورا گشتن تو این فاضلاب با بوی متعفن و حالت تهوع آور تونستیم پیداش کنیم..... جای خوبی رو هم برای مخفی شدن انتخاب کرده بود...... هم نزدیک محفظه ژلهای بود و میتوانست تمرکز شو روی کنترل اون بذاره که یه وقت کسی ازش خارج نشه هم اگه مشکلی پیش میآمد میتونست فوراً بره پیش هاگ ماث..... و البته اینکه نزدیک دریچه فاضلاب هم بود و می تونست اگه کسی بهش حمله کرد فرار کنه....
خوشبختانه کاراپکس دقیقاً کنار همون دریچه وایساده....حالا منو ریوکو داریم از پشت یکی از دیوارهای اونجا به مایورا نگاه میکنیم..... مایورایی که انگار حواسش زیاد به اطرافش نیست روی کنترل سنتی ماستر تمرکز کرده.... خیلی آروم خطاب به ریوکو گفتم: من از چپ حمله می کنم تو هم از راست حمله کن...... اما قبل از اینکه حتی حرفم تموم بشه ریوکو با یه داده بلند شمشیرشو بالا برد و به سمت مایورا دوید...... حالا اگه هست و حواسش به اطرافم نبوده باشه متوجه ما شده..... لعنتی!!!.... مایورا: چشمامو بسته بودم و داشتم از طریق سنتی ماسترم اتفاقاتی که در حال وقوع بود را میدیدم که ناگهان صدای داد بلندی شنیدم و بعدشم صدای دویدن سریع که کسی به سمت خودم رو...... فوراً چشمامو باز کردم+ و توی یه عمل ناگهانی با باد بزنم ضربه شمشیر ریوکو رودفع کردم و با پام به ساق پاش ضربه زدم و هلش دادم که روی زمین افتاد...... پگاسوس: با دیدن صحنه زمین افتادن ریوکو فوراً یه پرتال باز کردم و به پشت سر مایورا تلپورت کردم..... با دو از پرتال بیرون اومدم و مشت ما به سمت مایورا پرت کردم که به کتفش خورد و باعث شد چند قدم به جلو پرت بشه.......اما فوراً خودش و جمع و جور کرد و با یه حرکت سریع پاشو به وسط باهام کوبید که باعث شد خم بشم و روی زانو هام بشینم..... مایورا: اینطوری نمیشه..... اگه بخوام هم با این دو نفر به جنگم هم سنتی ماستر رو کنترل کنم انرژیم خیلی زود تموم میشه و خسته میشم..... باید برم یه جای دیگه سریعاً به سمت نردبونی که به دریچه فاضلابی که او نزدیکی بود می رسید دویدم و ازش بالا رفتم..... در دریچه رو هل دادم و میخواستم برم بیرون که کاراپکس جلوم ظاهر شد و سعی کرد معجزهگرمو بر داره.....
انقدر شوکه شدم که فقط تونستم کنارههای نردبون رو ول کنم تا روی زمین بیافتم و نتونه معجزه گرمو بگیره.......... کاراپکس: داشتم با ریناروژ که اون طرف خیابون مرکزی وایساده بود تا حواسش به دریچههای اونجا باشه چت میکردم که ناگهان در دریچه ای که کنارش وایساده بودم تکون خورده و چند لحظه بعد شم باز شد...... با احتیاط به سمت دریچه خم شدم که خیلی یهویی چهره ما رو دیدم.... اول شوکه شدم اما خیلی زود به خودم اومدم و دستمو به سمت سنجاق سینش دراز کردم تا برش دارم اما سریع واکنش نشون داد و خودشو پرت کرد پایین...... فورا به ریناروژ پیام دادم که «مایورا رو پیدا کردیم و باید به کمک ریوکو و پگاسوس برم..... تو هم همونجا بمون و حواست به دریچه های فاضلاب اون اطراف باشه»..... فقط یه جواب کوتاه داد...« باشه.... مراقب خودت باش»...
همین حواب کوتاه خیلی برام دلگرم کنندست..... چون نشون میده با وجود این همه سال که از آشناییمون میگذره اون هنوزم همون حس قبلی رو نسبت به من داره و منم همین طور...... از دریچه به داخل فاضلاب پریدم که مایورا رو در حالی که گارد گرفته بود و ریوکو و پگاسوس محاصرش کرده بودن دیدم.....
به خاطر اینکه بازم دیر پارت گذاشتم یه بخشایی از فصل دوم رو لو میدم بهتون 🙊..... ولی ما تازه هاگ ماث رو شکست دادیم.... چرا باید برم؟؟؟..... امید وارم خیلی خوب از جعبه معجزه گر ها مراقبت کنی..... لایلا!!!!.... تو اینجا چکار میکنی؟؟؟؟!!!؟ ......
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
با همچین نتیجهای باید توی مسابقهی اسپویل کن ممد شرکت میکردی🤣
🤣🤣
خبرررر خوش
پارت بعد تو برسیه و خیلی هم طولانی هستش 🤗
عالییی بود
برای فصل دو خیلی کنجکاوم
خوشحالم که داستانمو دنبال میکنی
سعی میکنم زود تر پارت های بعدی رو بنویسم
تو از همه قوي تري واسه همينه كه لياقت بالا و پشتكار بهتري داري
يه جور جو دوستانه رو لوس نميكني و به حريم همه احترام ميزاري
به كسي توهين نمي كني و خوب شايد تو تستچي تنها كسي كه واقعا عاشق نويسندگي باشه تويي واسه همين جذابي
پس ادامه بده
فقط تو تستچي نه تو همه جا حتي ميتوني اگه خارج ميراكلس باشه (موضوع رمان)به چاپ برسوني
من خودم نويسندم
ولي نه در تدستچي
به صورت واقعي
دارم يك داستان حماسي مي نويسم
من چمران نيستم
و خوب داره تموم بيشه حدود 101 صفحه شده
چاپ شد بهت ميگم
راجب اینکه نویسنده هستی باید بگم خیلی عالیه و اگه بهش علاقه داری حتما ادامه بده
اما تو که اصلا منو نمیشناسی چطور میتونی بگی من همه این ویژگی هارو دارم؟
راستش چیز های که گفتی خیلی به شخصیت من نزدیک هستن و کنجکاو شدم که تو چطور میتونی اینقد خوب آدمارو بشناسی
شايد به خاطر مطالعه زياد در زمينه روان شناسي هست
كتاب خوندن رو دوست دارم خيلي بيشتر از هركار ديگه
خيلي زياد
و اينكه احتمال ميدم كتاب زياد خوندي
يا انيميشن زياد ديدي چون كلا 43 پارت نوشتن يك موضوع كار هر كسي نيست و خوب مغز بازي داري
احتمال ميدم زياد به عشق باور نداري يا عاشق نشدي .آرميه چيه طرفدار هاي بي تي اس اونم نيستي
قصد توهين ندارم ولي شايد خيلي لوسن واسه همين احتمال ميدم نباشي
داستانم رو دارم ادامه ميدم
كتابايي خوندم كه اصلا مناسب سنم نبودن
واسه همين منطقي هستم
جذابي چون به حرف بقيه اهميتي نميدي و فقط به سمت علاقت ميري
مثل خودم
ميتونيم دوست شيم
ولي فقط معمولي
درسته زیاد فیلم دیدم و داستان خوندم طرفدار بی تی اس هم نیستم یعنی کلا طرفدار هیچ خواننده ای نیستم ولی همه جور آهنگی حتی بعضی وقتا بی تی اس هم گوش میدم
تا به حال عاشق نشدم و به عشق واقعی اعتقادی ندارم. کاملا درسته
و این به خاطر اتفاقاتی که تو زندگی برام افتاده
من سختی های زیادی رو تحمل کردم 😔
باشه دوست شیم
اگه مشکلی نیست میتونم اسمتو بدونم؟
محمد حسين
نه فكر ميكني ولي واقعا مشكلاتت حاد نبوده ! خيلي شرايط اصلا خوبي هم مالي هم اقتصادي ندارن
من نگفتم اهنگ گوش نميدي گفتم عاشق بي تي اس نيستي و خوب اون لوس بازي هايي كه ميدوني.
به عشق اعتقاد نداري چون منطقي هستي و خوب با هوشي! از نظر من اون هايي كه از رو احساسات تصميم ميگيرن يكم نيم كره سمت چپشون تاب داره
داشتم ميگفتم چون عشق رو به مسخره ميگيري اين رو ميگي
خب منم به عشق اعتقاد ندارم و كلن ميگم يك چيز هست كه كمبود هايي كه خودمون ميتونيم بر طرف كنيم رو به صورت خيلي سخت بر طرف كنه واسه
دوستي خيلي بهتره
هومم درسته
آدم خیلی منطقی هستی
اسم منم روژانه
امید وارم بتونیم دوستای خوبی برای هم باشیم
من هیچ وقت چیزی رو مبالغه نمیکنم
وقتی میگم سختی های زیادی رو تحمل کردم منظورم مشکلات ساده ای نیست که ممکنه سر راه هر آدمی قرار بگیره
😅
نمیخوای خارج از این رمان شروع کنی
فعلا نمیتونم
شاید تابستون
الان درسام خیلی زیاده بعضی وقتا براشون وقت کم میارم
همین نیم ساعت پیش با زیر گروهام کلاس داشتم
دوساعت دیگه هم یه کلاس دیگه دارم 🤕
پارت بعد کجاست؟؟؟🥺
درسام زیادههههه
آخر هفته میزارم
قشنگ بود:)🤍
ممنون لطف داری 💚
وای نمیدونی چقدر خوشحالم بالاخره اینو گذاشتی 😅
واقعا عالیه خیلی خوبه 🎀🎀
خودمم هنوز در عجبم که چطور گذاشتمش 😅♥
هیییییییی خداااااااا
واقعا عجيبه هنوز داري با انگيزه ادامه ميدي
يك داستان با باز خورد خيلي كم 43 تا پارت wow
من فقط دلم میخواد از خلاقیتم استفاده کنم البته
اینکه چند نفر این داستانو میخونن برام مهمه و سعی میکنم هر پارتو بهتر از پارت قبل بنوبسم
بالاخره گذاشتی😐✌
بعدی😐✌
اره بالاخره گذاشتم 😐😭
بعدییییییییییییی
آخر هفته احتمال زیاد بزارمش
مرسی که کامنت دادی (⑉°з°)-♡