پارت سوم..عشق ناخاسته اما واقعی❤🍓

برید بخونید..امیدوارم خوشتون بیاد🌼🍓

علامت ا/ت_ علامت سومین+ علامت جیمین* علامت جینسونگ(داداش جیمین)٪ فردا صبح..ویو جیمین: آااااهم (مثلا خمیازه کشید😐😂) ساعت چنده خدایا..واااااااات ساعت 9:45 دیقسسس😐من کی انقد خابیدمم..هوف اینارو ولش زود برم شرکت کلی کار دارم سوجینگ سوجینگگگگ..نه مث اینکه زودتر رفته..تا ی آبی زدم صورتم و لباسام و پوشیدم و ی لقمه صبونه خوردن دیدم..یا حضرت پشم..ساعت 10:12 دیقسسس..تند تند ی ساندویچ گرفتم و بدو بدو رفتم تو پارکینگ..جیبامو گشتم..اینور و گشتم اونور گشتم ..پایینو گشتم..بالا رو گشتم..جلو گشتم..پشت و گشتم..بالاخره تو جیب پشت شلوارم پیداش کردم😐😂💔 ..20 دقیقه بعد..هوم رسیدم رفتم تو اتاقم..٪به به چجوری تونستی از خاب نازت بیدارشی هیونگ؟! *تیکه ننداز برو سرکارت😑 ٪باشه..فقط یادت نره به اون دختره، کیم ا/ت زنگ بزنی که بیاد برا تست مدلینگی .. بگو خاهرشم بیاره *اوه اوه راس میگی اصن یادم نبود..فک نکنم قبول کنه..شاید کارشو بهونه کنه تا نیاد..اههه هوم..بهش زنگ میزنم اگه نیومد میرم سرکارش:/ ٪اوکی هرکاری میخای بکنی بکن چرا داد میزنی و اعصابتو میریزی بهم..روا.نی😐💔 *باشه دیگه.. ایش

حالا ویو ا/ت: هیم..مث همیشه ساعت 8:45 دیقه بیدار شدم و دیدم که سومین زودتر از من رفته..همیشه همینجوریه..بلند شدم و ی آبی ب صورتم زدم و صبحونمو خوردم،لباس پوشیدم..که شد ساعت 9:10 دیقه..سوییچ و برداشتم و 10 دیقه ای رسیدم مغازه خداروشکر امروز خیابون خلوت بود.. _سلاممم من اومدممم +سلاممم خوش اومدییی.. _مرسیـیـ..رفتم به بقیه دخترا سلام کردم و رفتم ی قهوه درست کردم که سرحال‌تر بشم +برا منم یکی درست کن..لطفا _خودت درست کن من دستم بنده +من اینجا کار دارم _(تو دلم ) اره جون عمت😑💔 باشه درست میکنممم تنبل خانم ساعت 11:30 گوشیم زنگ خورد..پارک جیمین بود..(تو دلم) آه آه آه..انگار چقدم ازش خوشم میاد که زرت زرت جلو چشامه جواب دادم.. *سلام..وقت بخیر خانم کیم ا/ت ؟! _سلام بله خدم هستم شما؟! *من پارک جیمینم..تصادف و اینا.. _اهان بله یادم اومد..خب..امرتون *باید حضوری ببینمتون اگه میشه بیاید شرکتم _اممم من کار دارم..اگه خیلی واجبه *بله خیلی واجبه _اوه باشه لطفا آدرس رو پیامک کنید *الان فرستادم خدمتتون _اوکی من اومدم (خدا میدونه چشه )

زود رفتم..خدایا چقد بزرگههه ..اوه دختر خودتو جم کن این چیزا چیه میگی..رفتم داخل ..عرر داخلش از بیرونش بزرگترههه..اع باز خ.ر شدم ازین حرفا زدم😐💔 رفتم سمت میز پذیرش و اینا.. _سلام وقت بخیر اتاق اقای پارک جیمین کجاس؟! @سلام اسمتون؟! _کیم ا/ت هستم @باشه الان به ایشون میگم اگه کار نداشتن میتونید برید _هوم باشه ممنون ..20 دیقه بعد.. خانم کیم ا/ت.. _بله بفرماید @میتونید برید _باشه ممنون وارد اتاق شدم..حتی اتاق جیمینم بزرگ بود..البته ن به اندازه مال من😐😂💔

چرا تستچی اینجوری شد..تستم کلا پوک.ید

ویو جیمین قبل اومدن ا/ت تا بعد ورودش: چرا نمیاد..اخه پسر این چه سوالیه خب حتما تو ترافیکه دیگه..باید یکم سرو رومو مرتب کنم..رفتم جلو اینه و لباسامو اینور اونور کردم (جیمین جان امروز کلا تو کار اینور اونور کردن اجسام دورتی😂💔) هوف..دیرینگ دیرینگ مثلا زنگ گوشیه😐💔 *بله خانم سونگهی @قربان ی خانمی به نام کیم ا/ت میخان شمارو ببینن *بالاخره اومد..@چیزی گفتی رییس؟! *امم.هیچی 20 دقیقه دیگه بیان داخل @چشم رییس هوف..جینسونگگگ ٪بله *ببین الان ا/ت اومد..ضایع بازی درنیار و با من مثل رییس باوقار حرف بزن اوکی؟! ٪اوه یـس..باشه *دمت گرم ٪فعلا..من برم به منشی بگم بزاره بیاد *اوکی.. خب الان ا/ت میاد داخل.. _سلام اقای پارک *سلام خانم کیم.._با من چیکار داشتید *راستش..کار مهمم این بود که..اگه میشه شما به عنوان مدل تو شرکتم کار کنید..همین _اصن ی لحظه خوشکم زد😐 _امم..خب..نمیدونم..چون همینطو که احتمالا میدونید من چندین بار به عنوان مدل برتر زن اسیا شدم..و نظر خدم به شخصه نسبتا مثبته ولی باید با خاهرم مشورت کنم (خاهرم مگه اومده خاستگاری که میگی باید فکر کنم😐💔) *اوم..باشه اگه میشه تا فردا جوابتون رو بهم بگید _باشه *اه ببخشید یادم رفت پذیرایی کنم..چیزی میخورین بگم براتون بیارم؟! _او نه مرسی من باید برم.. *اینجوری که نمیشه..امروز ناهار مهمون منید لطفا نه و اخه و اینا نیارید..من به عنوان رییس این شرکت یا حتی یجور همکار تا اینجا کشوندمتون و از کارتون انداختم..پس باید به ی ناهار دعوتون کنم _اوم..حالا که انقد اصرار میکنید باشه حتما..فقط باید به خاهرم بگم که دیر میام *باشه