
سلام برید بخونیدش لذتش رو ببرید قبلش اگه زحمتی نیست اون قلب سفیده رو قرمز کن🙂
خوب مرینت بریم اون ور... مرینت:خوب چی می خواستی بگی؟ ادرین:امممم خوب مرینت ببین خواستم یه چیزی بهت بگم ولی دیدم نه نمیشه آخه... مرینت:خوب چی می خواستی بگی راحت باش. ادرین:(این بار افتاد به تته پته)عهههه اهممم چیزه ببین دو دل شدم عههه من الان لیدی باگ رو د.و.س.ت دارم تو رو هم د.و.س.ت دارم واسه همینه اینقدر چیزه.(فکر ادرین:آفرین پسر بالاخره خودتو خلاص کردی). مرینت:چیییییی؟ من رو آوردی انجا که بگی لیدی باگ رو دوست دارم خوب به من چه آخه(فکر مرینت:دختر آروم باش ادرین تو رو د.و.س.ت داره فقط هویتت رو نمی دونه اگه بهش بگم حتما رازم رو پیش خودش نگه می داره من به ادرین اعتماد دارم).
ادرین: ببخشید چرا رفتی تو فکر.... مرینت:عهه کی من آهان ببین می خواهم یه چیزی بهت بگم ولی کسی نباید بشنوه یه رازه. ادرین: خوب بگو. مرینت:نههههه گفتم که رازه، میشه از بابات اجازه بگیری بگو می خواهیم درس بخونیم بعدش بریم پارک. ادرین:به خاطر تو و رازت باشه. ادرین به گابریل زنگ می زنه.... ادرین:الو... سلام بابا من امروز زنگ آخرحالم بد شد رفتم بیرون بعد من اون زنگ رو جا موندم میشه برم خونه مرینت اون برام درس ها رو بگه.
گابریل:سلام برو ولی قبل شام بر گرد. ادرین:باشه باشه خدافظ😁. ادرین:مرینت مرینت... مرینت:چیه بابا ضایع نکن یواش تر. ادرین:باشه، بابام اجازه دارد میریم سمت خونه شما بعدش میریم یه جای خلوت پارک الان شلوغه. مرینت:باشه بریم. ادرین و مرینت رفتن تو یه کوچه باریک و خلوت... ادرین:خوب اینجا خوبه؟ مرینت:اره ولی...
ادرین:ولی چی؟ رازت رو بگو من دهنم قرصه. مرینت:اول باید مطمئن بشم که شوکه نمی شی اگه شوکه بشی یا.... ارباب شرارت ازت سوء استفاده می کنه. ادرین:نه بهت قول میدهم. مرینت: باشه اههممم ببین خوب نگاه کن(تیکی خال ها پدیدار). ادرین:اههه وایی😱یعنیییی... وای دارم خواب می بینم یا... مرینت:نه بیداری گفتم که نباید شوکه بشی راز منم پیشت می مونه وگرنه من می تونم با گردونه خوش شانسی همی چی رو به حالت قبل برگردونم ها... ادرین:باشه باشه😭 خدایاااااااا چرا قبلا نگفتی؟ .
مرینت:ببین قوانین میگه که نباید هیچ کس هویت ما ابر قهرمانا رو بدونه ولی جون تو گفتی لیدی باگ رو دوست دارم گفتم که این کارو کنم. ادرین:می دونم چون... مرینت:چون چی؟ ادرین:ببین منم مثل تو یه راز دارم که هیچ کس نباید بدونه می دونم دهنت قرصه پس بهت اعتماد دارم(پلگ پنجه ها بیرون) مرینت:بیا چه بی محلی در بی محلی شده ها تو هم... منم جا داره گریه کنم ولی شدومات... گربه سیاه:می دونم بانوی من ممکنه یکی مون شرور بشه روال کار رو بلدم. کفشدوزک:شیرین زبونی بسه پیشی، پس ما هر کدوم مون دوتا راز داریم یک هویت همدیگه رو کسی نباید به کسی بگیم نباید کسی بدونه ما دوتا هویت همدیگه رو می دونیم..........
خوب خوب امیدارم تا اینجا لذت برده باشید... که می دونم خوب شده دو سه باری پاک کردم دوباره نوشتم... اگه هنوز نشستی و هیچ کاری نمی کنی باید بگم که سخت در اشتباهی خوب اگه از رمان خوشت اومد هم لایک کن هم من رو دنبال کن ممنون میشم عزیزم تا منم انرژی بگیرم پارت های بعدی رو با انرژی بنویسم.... هرشب یه پارت جدید داریم داریم که نسبتا طولانیه ولی خوب دیر تایید میشه ولی ارزشش رو داره... اگه درباره رمان نظری داشتید حتما برام کامنت کنید... راستی من یه میراکولریم و دختر هم هستم پس به پروفایلم نگاه نکن چون طرفدارشم کت نوار رو می گم دیگه اون رو گذاشتم پروفایلم... خوب دیگه دیگه به قول کفشدوز بانو پر حرفی بسه خدا حافظ😄👋🏻
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
بعدیم بده بعدیم بدهههههههههه
وقت نمی کنم خیلی کار سرم ریخته
عالی بود لایک شدی لطفا داستان منو بخون لایک و کامنت فراموش نشع🧡
مرسی:)حتما می خونم:)
راستی رمان قلب سیاه و سفید عالی بود فقط آخرش غم انگیز بود گریه ام گفت 🥺😭😭😭
راستی هستی خانوم دنبالت کردم دنبال🙂