قسمت هایی از رمانم / حال نوشتن ندارم 😂

ادرین بیا فرار کنیم //////// که این طور تو دنبال یه دختر م ابی پولدار هستی //////// لوکا : به من دیروز دوتا بیلیت دادن به مناسبت باز گشایی سینما با من میای.؟ //////

ادرین : تو خیلی نگران خودتی///// ادرین: باید یه کاری کنیم ادرینا ////// لوکا : عجله کن پسر /////

مری: سخته که بهشون بگم فقط کیتی خبر داره ////// خودتون برید بگید بچه ها من واقعا نمیتونم //////

تیکی : تو میتونی بهشون سر بزنی! البته باید کمکم کنی ////// الیا : بیایید یه فیلم ترسناک ببینم!!!!!!! خیلی خوش میگذره

حمایت؟ بزن بعدد هنوز هس

ادرین : نه اینجوری نباید تموم بشه!!!!! / فصل دو در راه البته بهادار فصل یک 😐😂👌