لیدی باگ و کت نوار برگشت 4

امیدوارم دوست داشته باشید

بتمن گفت : تو با کاپیتان مرگ چه نسبتی داری آدرین گفت: اون منه از آینده و منم نباید این ها را به تو بگم بتمن گفت : ولی این با عقل جور درنمیاد آدرین گفت: می دانم بتمن گفت : نه از آینده نه دی ان ای شما شبیه یکی نیست ولی قطعا می دونه تو چرا ان جوری شدی

لیدی باگ گفت: ممنون دردویل گفت: خوا.. ددپول آمد وسط و گفت: سلام به شما خواننده های عزیز لطفا وقتی این قسمت داستانرا می خوانید قر بدید اگه هم آهنگ را شنیدی با هاش بخوانید خب بریم دردویل گفت: واسه خودت چی بق بق می کنی ددپول گفت: جان جان تو شدی لیلی این خانه جان جان دردویل زد تو سرش ددپول گفت : اصلا به ما چه مردم چی میگن لیدی باگ زد تو ددپول ددپول گفت: من برم هیشکی تنها نمی شه بیچاره مامانم بعد رفتنم من افسردگی می گیره مرد عنکبوتی آمد و ددپول زد ددپول گفت: من یه سوال از همه شما دارم کی بلده بشکن بزنه من من من من کی بلده خوب قرش بده من من من من کی بلده پشتک بزنه من من من من همه زدن تو سر ددپول ددپول گفت: سنجاغ لالا گنجشک لالا م. صبر کن من دارم چی میگم دارم آهنگ اشتباه می خوانم اراذل برید خونتون دوم دوم دم دوم دوم دم گنجشک لالا سنجاغ لالا ماه دوباره آمد بالا حالا بخواب حالا چرا کسی نمی فهمه حرفه منو حالا بخواب حالا و ددپول افتاد زمین

رابین رفت تا کاپیتان مرگ را پیدا کنه رفت توی جنگل داشت نگاه می کرد یکی پشت سرش گفت: دنبال کسی می گردی رابین افتاد رابین شمشیر اش را در آورد و گفت: تو کی هستی یه صدا آمد که گفت: من کاپیتان مرگم هیولا شب تاریک آسنسین کیرید شب هیولا قاتل مردم باید از من وحشت کنن من هیولا هستم من‌ انسان وحشی هستم من قاتل هستم ترسناک تر از اسلندرمن هستم رابین گفت: کی کاپیتان مرگ که عصبانی شده گفت: اسلندرمن بهترین هیولا تاریخ اسلندرمن همون قد بلنده همون که صورت نداره رابین گفت: نه نمی شناسم کاپیتان مرگ گفت: اسمش را تو گوگل بزن میاره رابین گفت: قطعا وجود نداره کاپیتان مرگ یه فرود ابرقهرمانی کرد رابین گفت : چه لباس باحالی کاپیتان مرگ گفت: آخی این کوچولو به بین شبیه نی نی هاست آخی رابین گفت: اگه جرعت داری یک بار دیگه بگو کوچولو کاپیتان مرگ گفت: چه خشن نمی دانستم کوچولو ها انقدر خشن هستم رابین آستین اش را بالا زد و گفت : الان مامانت را میارم جلو چشات کاپیتان مرگ گفت: آروم آروم بیا چای بخوریم چای آروم میکنه نه نه نه جون مادرت منو ول کن نه خیلی ....... هستی آ او رفتم به فنا

مرد عنکبوتی گفت: وید وید خوبی ددپول گفت: آره چرا دقت نکرده بودم که خیلی شبیه سیب زمینی هستی مرد عنکبوتی شیشه ای که تو سر ددپول هست را در آورد و گفت: الان چی خوبی ددپول گفت : ۲×۲ میشه ۵ آره من خوبم ممنون دکتور عنکبوت لیدی باگ گفت: اشتباه گفت مرد عنکبوتی گفت: دیوانه هست مدرسه نرفته اگه رفته باشه زود تر از سانیه اخراج میشه

رابین کاپیتان مرگ را برد غار خفاشی بتمن گفت: تو با آدرین آگراست چه نسبتی داری کاپیتان مرگ گفت: تو بعد شون سفر میکنم و میشه به من بگی امین بتمن گفت: امین اسم آمریکایی نیست کاپیتان مرگ گفت: خب من آسیایی هستم شرق آسیا دقیقه بغل ترکیه هست کشورم که از اون بعدی که من توش متولد شدم نابود شد جهان نابود شد و همه این ها را دارم میگم که دلت برام بسوزه و ولم کنی و اینکه می شه صورتم را امضاع کنی و اینکه باید تناب های قوی تری می زاشتی و دستکش های اصلیم در می آوردی چون من یک آسنسین کیرید هستم و تو دستم تیغ دارم کاپیتان مرگ تناب پاره کرد رابین زد اومد تا بتمن را بزنه اما بتمن کاپیتان مرگ زد زمین و زد تو سورتش ماسک هم ناپدید شد و بتمن که صورت کاپیتان مرگ را دید گفت: تو تو یه بچه هستی

درودویل گفت: ۲۴ ساعت داریم می گردیم اما هیچی که هیچی لیدی باگ گفت: ما میگردیم و میگردیم تا لیدی باگ خورد به دیوار و یه پوستر دید که نوشته شیرینی پزی دوپن چنگ ( همون فامیلی مرینت) لیدی باگ گفت چی من صبر کن نوشته که مکان نیویورک ابن که خیلی دوره دردویل گفت: ما همین الان هم نیویورک هستیم لیدی باگ گفت : چی ما باید تو پاریس دنبال آدرین بگردیم چطوری بریم پاریس ددپول گفت: من یه ایده دارم

این داستان ادامه دارد...

ممنون

کامنت میزاری

خداحافظ