
امیدوارم دوست داشته باشید💖💖💖
لیدی باگ گفت : ما کجا هستیم لیدی باگ به دوروبرش نگاه کرد و ددپول دید که دستش را با زنجیر بستن که یهو صدای یه چیز وحشتناک آمد لیدی باگ گفت : وای خدای من باید از این جا فرار کنم لیدی باگ خودش به این ور اون زد و دستاش باز شد رفت سراغ ددپول و ددپول را می خواست بیدار کنه ددپول گفت: نه مامان بزرگ من واسه بستنی خوردن پیر شدم من ۳۸ سالمه لیدی باگ یه سیلی به صورت ددپول زد و گفت : باید با مامان بزرگت بهتر رفتار کنی اما یهو یه چیزی پشت سره لیدی باگ ظاهر شد و لیدی باگ را بیهوش کرد

زود باش زود باش تو یه اون کتاب نوشته بود باید به جایی که می خوام برم فکر یهو کت نوار صدای غرش شنید پشت سرش نگاه کرد و دید یتی داره میاد سمتش کت نوار گفت: یا مسیح جون مادرت جون مادرت کار کن نمی خوام بمیرم وای داره میاد سمتم آااااااا کاپیتان مرگ گفت : آفرین انجامش دادی کت نوار گفت : همچین سخت نبود کاپیتان مرگ گفت: آره معلومه خب بیا اینا را به پوش آدرین گفت: واسه چی کاپیتان مرگ گفت: پایین تنت را نگاه کن آدرین پا این ته اش را نگاه کرد و دید ... هست آدرین سریع لباس گرفت پوشید و گفت : لباسام کجا رفت کاپیتان مرگ گفت : هنوز تازه کاری

لیدی باگ به هوش آمد و دید که یکی که صورتش اسکلتیه جلوشه لیدی باگ یه جیغ زد بعد صورت اسکلتیه گفت: سلام آروم باش فکر کنم اول باید می گفتم آروم باش بعد می گفتم سلام لیدی باگ گفت : تو کی هستی صورت اسکلتیه گفت: من عزرائیل هستم ( عزرائیل همونی که بعد مرگ میاد سراغت یا همونی که کلا داره پرواز می کنه و از اون چیزا داره ) شوخی کردم (این همه وسط فیلم توضیح دادم چرا این همه یه شوخی بود وای من استفاع میدم) خب من مامور قتلم لیدی باگ گفت : تو تو میخوای منو بکشی مامور قتل گفت : هاهاهاهاها نه می خواستم ۰۰۷ نگاه کنم (۰۰۷ علامت جیمز باند هست صبر کن چرا من هنوز استفاع ندادم)

خب این جا مثلث شیطانه یا همون مثلث اژدها مثله حرف های نمی دانم کیا مثلث شیطان جایی هست که حیوان های منقرض شده را زنده می کنن و نگهداری می کنن در اهرم صدای مرد می شنون و در مثلث برمودا به جایی میری که آدم فضایی ها آن جا زندگی می کنن ( این حرف درسته و هنوز استفاع ندادم) خب به پریم کاپیتان مرگ پرید کت نوار پایین را نگاه کرد و گفت : خدا خودت دوتا دست هات را بزار رو شونه هام آروم بشم صدای داد زدن اومد کاپیتان مرگ داشت داد می زد و می گفت : اگه نپری مامانت را می یارم جلو چشات کت نوار پرید
مامور قتل گفت : دوست لازم داشتم دوست دزدیدم و می خوام کمکتون بکنم لیدی باگ گفت : بقیه کجان مامور قتل گفت: اونا را ادام کردم ( نههههه چرا 😭😭😭😭 چرا 😭😭😭) شوخی کردم (تو مارو کشتی با شوخی هات آقا من رفتم ) اونا الان پشته سرت خوابن لیدی باگ مرد عنکبوتی بیدار کرد و بعد دردویل را و تا خواست ددپول بیدار کنه ددپول گفت : نه مامان بزرگ واسه کلوچه خوردن خیلی بزرگ شدم قرمه سبزی قرمه سبزی مامان بزرگ پز چه خوشمزه😋😋(درک نمی کنم اون جا آمریکاست قرمه سبزی چی میگه اون وسط) لیدی باگ یه سیلی زد به ددپول و گفت : واسه کلوچه خوردن هیچ وقت دیر نیست

کت نوار گفت : یا عیسی یا مسیح یا علی یا حسن یا ابوالفضل یا کت نوار مقدس کاپیتان مرگ گفت : یا اجدادتو جلو چشم آوردن اگه زیپ دهنت را نکشی و افتادن تو دریا شیطان کت نوار گفت : کا**کا**کا*پیتا***ن وا*خدای *****من*یه *دای**ناسور
خب بریم کینگ پین شکست بدیم رسیدیم به مقر کینگ پین مرد عنکبوتی گفت:خب چطوری از بین این همه سرباز رد شیم مامور قتل گفت : ۲ دقیقه ۲ دقیقه گذشت مرد عنکبوتی گفت : چیزی نشد ک یهو یه جناز جلو مرد عنکبوتی افتاد

ممنون
امیدوارم دوست داشته باشید
و راستی شخصیت های گیم بیار مثله شخصیت های بازی GTAV یا آسانسین کیرید یا خدای جنگ بیارم یا نیارم
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
ببخشید دیر شد ۳ داستان باهم میان واسه همین دیر شد😅
خیلی باحاله
ولی قر و قاطیه
ممنون
عالی بود 👌👍👏
ممنون