عشق بی نهایت پارت ۲ (جی اچ)

طاها میره دنبال رها درسته که با هم دعوا کرده بودن اما بازم بدون هم زندگی براشون سخت بود .

طاها و بقیه رفتن دنبال رها اول رفتن به خونه ی دوستانش اما هیجا نبود

رها از شهر خارج شده در حالی که طاها داشت خونه ی اقوامش دنبالش می گشت.

وقتی رفتن خونه نازی یه چیزی داخل اتاق رها پیدا کرد . یه نامه بود . ( من میرم خارج شهر شایدم خارج کشور) طاها شکه شد . رفت که بره خارج کشور .

رها سوار ماشین بود و داشت میرفت. تصادفی بود که ماشین طاها هم در همون مسیر بود . یه دفعه ماشینی که رها سوار شده بود تصادف به شدت کرد.

خب اگه خوشتون امد بگید ادامه بدم یا نه .