گایز این رمان مال چنل یوتیوبمونه. و اینکه چرا من رمان eternal Love رو ادامه نمیدم خب راستش گشادیم میاد و حوصله تایپ کردن ندارم://
جیسو:اخجووونمی جووون ترفیع گرفتم 😃. رزی:خب بابا نکشی خودتو 😐باز معلوم نیست با رئیس بیچاره چیکار کردی به تو ترفیع داده😂. لیسا :چیکارش داری بچمو بزار ذوقشو بکنه 😂. جنی:چی شده 😐صداتون تا بیرون میاد. اروم تر من اینجا آبرو دارم😑مثلا خونه یک نفره اجاره کردم ولی همیشه سه تا گااو دیگم اینجا پیشم هستن . یکی نیست به من بگه نونت کم بود آبت کم بود چیت کم بود اومدی رفیق اینا شدی😤😐، رزی گفتم اینفعه خونه شما جمع بشیم.
رزی:اخه نمیشه . لیسا:چرا نشه هر دفعه یه بهونه میاری که نیایم خونت. جیسو:بچه ها حالا ول کنید این بحثو. راستی جنی کجا بودی رئییس با تو کار داشت انگار مهمم بود چون وقتی شنید پیچوندی و نیستی خیلی عصبی شد .😕😦 جنی:ای بابا مثلا گفتم هواستون باشه نفهمه من نیستم.😐 مرسی واقعا خیلی هواستون بود. رزی:قربانت خوشگلم قابلی نداشت😌.(زبونشو دراورد و فرار کرد داخل دستشویی،در رو بست) جنی:رزی وایستا بزنمت😑(دمپایی روفرشی رو دستش گرفت و دنبالش رفت)بچه پررو😒 لیسا:جنی لطفا ولش کن بچگی کرد. جنی:جرئت داری بیا بیرون رزی🙄. رزی:جرئتو که دارم ولی نمیدونم چرا این در باز نمیشه😐😂. جیسو:ای بابا بازم قفل شد😐. لیسا:رزی هرموقه گفتم هولش بده. (لیسا خاست بره وسایل بیاره تا درو باز کنه که ناگهان در خود به خود باز شد و رزی از داخل اومد بیرون) جیسو :چطوری بازش کردی😐😃 رزی:با سنجاق سر موهام😌بله میدونم کارم عالی بود.
لیسا:بابا کار درست🙄😂.(ناگهان گوشی جنی زنگ خود و رفت داخل حیاط). جیسو به همراه رزی و لیسا به سمت تلوزیون رفت. جیسو:بچه ها من یک فیلم جدید کمدی دانلود کردم بیاید ببینیم. لیساو رزی:باشه😃 جیسو:پس صبر کنید برم پفیلا های داخل کابینتو بیارم همراه فیلم بخوریم😃😋. (رفت و با یک ظرف پر از پفیلا و چهار فنجان قهوه برگشت. پفیلا ها را روی میز گذاشت و خود روی مبل کنار دوستانش نشست) رزی: خب فیلمو بزار دیگه. لیسا:صبر کنید جنی هم بیاد با هم ببینیم. جیسو و رزی:باشه جنی: بچه ها کجایین بچه ها:جانم جنی:بچه ها یک خبر مهم، رئیس الان زنگ زد و یک پرونده جدید بهم داد ،یک مأموریت جدید... بچه ها:داریم🙄😐 جنی:بله داریم چون شما هم به عنوان مأمور مخفی(جاسوس) انتخاب شدیم😃
جیسو:مأمور مخفی؟😃 زری:چه مأموریتی؟ جیسو: از کی شروع میکنیم؟ لیسا:چه کاری باید بکنیم؟ جنی:بایا اروم تر بژارید بشینم یک فنجون قهوه بخورم بعدش همه جزئیاتو بهتون میگم😌 بچه ها هماهنگ با هم؟نخیر الان بگو جنی:😐باوشه خب خب اول بگم که این پرونده با بقیه پرونده ها فرق میکنه و ما چهار نفرو انتخاب کردن چون کسی از ما شناخت زیادی نداره . رزی:نمیدونن چقدر خفنیم😎 میزاری حرف بزنم😐 رزی:باشه باوو بگو جنی:خب میگفتم مأمورهای اداره به این نتیجه رسیدن این باند مافیا خیلی شناخته شده ان و اکثر اداره ها و پاسگاه ها این باندرو میشناسن.
جیسو:باند مافیا؟😬 جیسو:کار ما این وسط چیه؟😐 لیسا:خنگول ما باید اینارو گیر بندازیم دیگه، درسته؟😃😌 جنی:اره، ولی کارمون خیلی سخته چون تاحالا توی هر سرقتشون هیچ ردپایی به جا نذاشتن. به همین دلیل حدس میزنیم که توی هر اداره و پاسگاه یه جاسوس دارن.
رزی:پس کارمون خیلی سخته😦 اسم این باند مافیا چیه؟ جیسو:اره بگو؟😃 جنی:....... ادامه دارد... ))) حتما نتیجه رو ببینید خییلی مهمه
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
نظرات بازدیدکنندگان (1)